آن طلبکار پس از یکسال طلبش را دریافت نکرده و دیگری سر هفته پولش را دریافت کرده است، این بدان معنی است که فسادی در برخی کارپردازی ها و بویژه ذیحساب ها و بخش مالی اداره های دولتی استان مان وجود دارد و باید کاری کرد. آیا اینکه چرا این زشت ترین کار یعنی فساد دامنه دار در ذیحسابی ها تاکنون مدیریت نشده و هیچ ارگانی نتوانسته مبارزه با آنها را قانونمند کند ، بی گمان نیازمند بررسی جدی هست . جالب آنکه اگر طلبکاری جستجو کند و به ریشه این فساد ورود نماید ، بخش مالی آن اداره ها طوری خشم و نگاه از بالا را اعمال می کنند که بواقع جای طلبکار و بدهکار عوض میشود. در این چالش بحث برانگیز مالی چی های اداره ها کار را به همین جا ختم نمی دهند و تلاش می کنند با دست به دست کردن پرونده طلبکاران از کارپردازی به مدیریت و از انجا به اداری مالی ،سپس ذیحساب و دوباره برگشت به مدیریت وهمینجوری ماهها ادامه می یابد تا تمام کینه و خشم خود را برای رنجش بیشتر طلبکاران پیگیر به کار گیرند . برای نمونه یکی از این کارکردهای زشت و زننده یکسالی هست که در اداره کل ورزش جوان گیلان دامنه دار شده بطوری که در بی نظمی از هم گسیخته مدیریت ساختار ، طلبکاران ناچار شده اند برای دریافت طلب خود علاوه بر پیگیری های هر روزه ، ناچار به درگیری های لفظی نیز بشوند . یاداوری این نکته ضروری است که هم اکنون تعدادی از اداره های دولتی انچنان نظم مالی برآنها حاکم است که در اساس نیازی به حضور طلبکار نمی بینند و در کمترین زمان بدهی های طلبکاران را از طریق شماره کارت شان پرداخت می کنند . این بدان معنی هست که حتما شیوه مدیریت در اداره کل ورزش و جوانان و بسیاری از شهرداری ها و برخی ادارات کل دچار اشکال اساسی بوده و نیازمند حضور و بررسی سازمان های مرتبط خواهد بود .