پایگاه خبری تحلیلی نوداد گیل :اگر چه استان گیلان با طبیعتی اغواکننده هر بیننده ای را به سوی خود فرا می خواند ،اما آگاهی داریم که سالهای مدیدی است این سرزمین زرخیز و سحر گونه با مردمانی فکور ،اندیشه ورز ، شیفته مهر و عطوفت که دلدادگی آنان آمیزه ای بهنگام با بسترهای زیستتن شان دارد ،به هر دلیلی از موهبت توسعه در قیاس با سایر استان ها عقب مانده است .
باید بپذیریم که فرایند توسعه در جایی پدید می آید که سرمایه و سرمایه گذار با امنیت روانی و مناسبات اجتماعی روزامد بتواند ضمن ارائه خدمت به جامعه ،از سرمایه خود نیز حراست کرده و درهمین راستا به شتاب بخشی توسعه متوازن کمک کند .
بر این باور با توجه به اینکه شهر رشت در سرانه آمار زیر ساخت های ورزشی استان در پایین ترین رتبه قرار دارد و در مدال آوری جزو پنج تای بالای کشور هست،متاسفانه حضور دکتر نوبخت هم آنطوری که باید و شاید نتوانسته این تضییع حق را برطرف کرده و در واقع تاخیر در ترمیم این خسران ضربات جبران ناپذیری بر پیکر ورزش کشور وارد خواهد آورد .
اگر که نگاه مسئولان نظام به افق برنامه 20ساله و تحقق توسعه متوازن ونیز آقایی بر خاورمیانه و تثبیت اقتدار ملی است،بی شک ورزش هم یکی از این شاخصه های اثرگذار خواهد بود .
بعبارتی چون پذیرفته ایم انسان سالم محور توسعه پایدار است ،لاجرم توزیع عادلانه امکانات از اساسی ترین ابزارها ی شتاب بخشی به این نیاز می باشد.
حال کاری نداریم که این اجحاف به گیلان بخش اعظم آن به نمایندگی 16 ساله دکتر نوبخت در شهرستان رشت به اتفاق سایر نمایندگان استان بوده که نتواستند حداقل های توسعه را محقق کنند.
به این مفهوم که اگر امروزدکتر نوبخت ،ندیمی ،رهبری املشی که در آن سالها هم نماینده مردم در مجلس بوده اند برای اعاده این حق قانونی مردم گیلان در مجلس بست بنشینند تا بر توازن توزیع عادلانه ثروت ملی پای بفشرند ،بواقع تنها وظیفه به تاخیر افتاده خود را به انجام رسانده اند .
نگارنده اعتقاد دارد که امروز وقت پاچه خواری و تعریف از این وآن نیست که بزودی دیر خواهد شد و صدارت این آقایان به سرانجام رسیده و آنوقت چیزی که می ماند سر بی کلاه مردم گیلان است.
مردمی که در بدتدبیری مدیران ادوار گذشته، چای شان با بعضی مدیرانی که امروزهم مدیرند به فلاکت رسیده ،برنج شان در تاخیر به روز شدن تکنولوژی درمانده شده ،نوغان داری اش نفس های آخر را می کشد ، منابع طبیعی اش در سیلاب های آتی اش خبر از بحران های عظیم می دهد ،نبود صنایع تبدیلی اش آغازی و بهانه ای بر تخریب بکرترین زمین ها برای توسعه صنایع لاستیکی و پلاستیکی دارد،حذف شتاب گونه آب بندان ها(استخرهای سنتی) در فرایند تسطیح اراضی و بحران کم آبی و حرکت خاک های مرغوب به سمت دریا ، (در حالی که هر آب بندان مامنی برای تلفیق چندین فعالیت ورزشی ،زیست محیطی ،تامین آب زراعی و گردشگری خواهد بود )و زیر ساخت های ورزشی اش که در قیاس با مدال آوری وامکانات سایر استان ها در اندازه صفر است .
بهتر است به این اندک بسنده کنم که دهها مورد دیگر در بلوای مدیریتی استان وجود دارد ونیازمند نهضتی کلان نگر است ،اما در شرایط فعلی اگر به همین استحقاق ورزشی اش توجه کنند ،حداقل اش آنکه نفرین و ناله مردم را با خود به دیار باقی نخواهند برد.