حالا این که چرا تاکنون ایران سرافراز در تاریخ چند هزار ساله نتوانسته به توسعه پایدار برسد ، بی گمان باید ان را باید در تمامیت خواهی سردمداران و به حاشیه رانده شدن دانشمندان بررسی کرد که سبب شده اکنون در اینجای تاریخ توسعه ایستاده ایم .
ما در جایی ایستاده ایم که مدام از فریب خوردن مدیران و مردم مان از رسانه های غرب و دولتمردان غرب و بویژه انگلیسی هامیگوییم و بعبارتی با هر نسیم فرهنگی از آنور آب میگوییم فریب دشمن را خورده ایم.
بله دشمن و یا بدخواه یا سودجو و منفعت طلب کاری میکند که بتواند از ثروت شما بیشتر ببرد و کشورش را آبادتر بدارد و این همان دکترین وکارکردی است که در ادوار تاریخ دولتمردان راحت طلب، زیاده خواه و قدرت طلب برای ماندن در قدرت زیر بار داده های فرهنگی آنها به نام فریب کاری و توطئه رفته و میروند .
حال آیا کاشتن دهها درخت پالم و درخت نخل در ورودی شهر واجاره ربطی به غرب و فریب آنها و چپاول ثروت کشورمان دارد
بله ؛چرا که نه ، همه چیز دنیا از هجوم و یا هوشمندی فرهنگی آغاز میشود جایی که دوردست ها در راهبردهای کلان آن دیده شده است.
دیده شده که با تولیدات فرهنگی نفود فرهنگی را بسط میدهند و به استحاله فرهنگی میرسد و سپس چپاول ثروت ملت ها را نشانه می روند .
این همان کژ اندیشی مدیران ماست که به جای توجه به داشته های فرهنگی و زراعی برگرفته از اقلیم و زیست بوم خود ؛ در ورودی شهر دهها درخت پالم و نخل میکارند.
البته که غرس این درخت ها ایرادی ندارد ، اما اینکه همه میدان بزرگ در ورو ی شهرمان را پالم و نخل بکاریم، بی گمان جای پرسش دارد .
و اینکه چرا ازداشته های زیست بوم خودمان همچون محصولات باغی شامل انبه آلوچه مرکبات و یا درختان هیرکانی که قابلیت ماندگاری چند هزار ساله دارند بهره نمی بریم !؟
و یا چرا شهر واجارگاه که با داراد بودن چهار کارخانه چای خشک کنی یکمین در استان است نباید این نماد بوته های چای را در ورودی میدان خود ببیند !؟
این همان پاشنه آشیل مدیریت های فرهنگی ما هست که دلبخواهی کاری را می کنیم که دورنما ندارد و بسیط نیست و بر آساس امایش ُسرزمینی نیست و اندیشه تولید ثروت و رواج داشته های آیینی و فرهنگی منطقه در آن نیست و ...
شاید بی ربط باشد که مثلا چرا امیر تتلو را که یک روان پریش است به ایران میاوریم و تنبیه اش می کنیم و به زندان ده ساله محکومش میکنیم !؟؛
این هم مانند کارکرد شورا و مدیران شهری واجارگاه هست که به دورنمای کارخود نمیاندیشیم و نمیدانیم سود و زیان این گونه از کارکردهای نادرست چیست؟
منظور این است هر روستا و شهری در کشور باید پیشینه هنری آیینی و زراعی خود را ورودی هایش بیاراید و البته به ان هم ببالد و بر آن پای بفشرد.
محمد پور بی بالان