شنبه 1 دی 1403

بی گمان ساخت فیلم مست عشق اثر حسن فتحی یک شاهکار هنری برای ورود به زوایای پنهان نیاز واقعی انسان و شوق انگیزی در خواستن های معرفتی اوست .
در این تکاپو و رهیافت انسان ساز  که با بهره مندی از هنرمندان نام آور ترکیه،  فلیمی ساخته شده که اگر دستگاهای فرهنگی کشور مان در آن غور کنند در خواهند یافت که در ۴۴ سال گذشته ده ها هزار میلیارد ثروت ملی را برای کارکردهای فرهنگی خنثی و گاه زیانبار بهدر داده اند .
بر این مدعا آنکه پس از تماشای این فیلم ارزشمند نوباوگانی را در سنین ۱۸ تا  ۲۰ سال دیدم  که با شوق بسیار از سیراب شدن و لذت بردن واقعی از یک فیلم ایرانی سخن می گفتند.
 خاطرم آمد که در ماهها پیش همین نوجوانان با همین سر و وضع در خیابان ها برای خواستن هایی بسیار متفاوت مجروح شدند، زندان رفتند و جان خود را از دست دادند که فرسنگ ها با داده های فرهنگی این فیلم متفاوت بود .
آنها پس از دیدن این فیلم اشک شوق وشادی می ریختند ودر گفتمان های خود به این اشاره می داشتند که باید با جستجو و کاوش به زوایای پنهان آموزه های دیدار شمس و مولانا دسترسی پیدا کنیم . 
 آنها در این فیلم در یافته بودند که کارکردهایی هم وجود دارد که بدون دست زور و ایجاد هراس بتوان هدایتگری کرد و جامعه بشری را به سوی مهرورزی و دوری جستن از خونریزی به ساحل آرامش نزدیک ساخت .
 این فیلم یک‌پیام آور واقعی برای انسانهای خودپرستی بوده که در سال های دراز  با دایر کردن هزاران هزار آموزشگاه ادب آموزی و کارکردهای پرورشی در مدارس بواقع هیاهویی بسیار برای هیچ بپا داشته اند .
این فیلم‌نشان می دهد که اگر دست و بال هنرمندان کشورمان اندکی فراخ باشد و اندیشه های خودخواهانه اجازه دهد از دریچه فاخر هنر  می توان انسان هایی عاشق و مهرورز تحویل جامعه جهانی داد.
و اما امروز و در هیاهوی خودخواهی های بی پایان بشری که کشتن و کشتن را تنها راهکار رسیدن به هدف انگاشته ؛ فیلم ساز به رقصی اشاره می کند که مولانا بارها به شیوهای گوناگون بشر را به این شیوه از پایکوبی عارفانه دعوت کرده است .
بله انسان به شدت  به رقص نیاز دارد، رقصی روح نواز و انسان ساز رقصی که شالوده هستی بر آن بنا نهاده شده است.
 رقص آنجا کن که خود را بشکنی 
پنبه را از ریش شهوت برکنی 
آیا رقصی موزون تر از رقص خالق درحرکت میلیاردها میلیارد سیاره و ستاره که در نظمی بی مانند حول محوری بی انتها در حرکتند، میتوان یافت ؟.
و چون به این محتوای آهنگین بی توجه شدیم ، آنگاه است دکان عشق و مهر بی مشتری شده و لاشخورها میدان دار شده و پس مرگ‌انسان ها به بهانه های مختلف میشود رقص سماع این دریوزگان تاریخ بشری !.
ناگفته نماند که این فیلم دارای تردید ها و پرسش های بسیار است و باید کارشناسان در باره آن سخن بگویند.

نظرات
کد امنیتی روبرو را وارد کنید
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به نوداد گیل می باشد
2015 © Nodad Gil