آ زمان چندانی نگذشت که صدای زنگ تلفن  به گوشم رسید. یکی از همکلاسی های دوران دانشجویی قبل از جریان موسوم به انقلاب فرهنگی که مدت ها بود از ایشان خبری نداشتم ، به من شور و شعفی دست داد.به احوال پرسی مشغول شدیم.پس از آن سفره ی دلش باز شد. با لحنی غمگین گفت:  "....در مرکز استان مجاور شما ، در وزارت خانه ای با اوصاف فرهنگی - خدماتی ، اشتغال به کار دارم.در سال های پایانی خدمت اداری هستم.همسرم خانه دار است.دو فرزند مجرد با تحصیلات تکمیلی دانشگاهی اما " بیکار " ، دارم.تاکنون به چند مدیر کل( بومی و غیربومی ) ، تقاضا برای کار فرزندانم داده ام.تمامی آنان ، زیر تقاضایم بهترین پاراف را کرده اند.اما، دریغ و صد افسوس از ذره ای شرف و  وجدان و مقداری عمل!! جالب آن است که جریانات ذینفوذ استان تا حد اشباع و البته خارج از ظرفیت ، به محل کارم نیروهای فاقد کارایی و اثربخشی تحمیل و تزریق کرده اند! مدیر کل ناکارآمد در استان ما ، مثل پازل مهد کودک ، خمیری شکل است.از تجهیز و تجملات اتاق کار و خانه ی سازمانی خود، لذت می برد.جالب آن که مدعی اخلاق محوری و استمرار آرامش در محیط کار است.اما ، با این جملات دروغین ، حدود بیست نفر از کارکنان پیشکسوت ، صدیق ، متعهد ، کاربلد و گره گشا را منزوی نموده و عاشق شنیدن تملق از بعضی از چهره های چسبیده و یا منسوب به قدرت کاذب استانی است! "با افسوس کلامش را خاتمه داد و پرسید: " از مسئولین حوزه ی کاری استان گیلان خلاف حرف های من سر می زند؟! "  پاسخ دادم: " البته مدیر کل و معاونین در اداره کل " ما " ، می دانند آن چه که در استان شما اتفاق می افتد ، منطبق با اخلاق و قانون نیست و متوجه هستند که اگر چنین ترک فعلی در حوزه کاری آنان رخ دهد ، قابلیت پیگیری قانونی دارد.بنابراین ، چنین کاری را نمی کنند.اما، در هرحال خوب و بد می گذرد؛ معتقدم همکاری مدیران با فرندانمان ، لیاقت می خواهد.هرچند مدیران ناکارآمد ، امروز با کسانی همکاری می کنند که در شان و منزلت خودشانند! همان هایی که از شرح وظایف خود بی اطلاع هستند و با پدیده ای به نام پیشکسوت نیز بیگانه اند! در صحت و سقم اظهاراتم ، نگاه کنید به اوضاع و احوال و عملکرد گروه ناکارآمد و فاسد دالتون ها در محیط کاری ؛ بدون هیچ شک و شبهه ای همه چیز آشکار و روشن است!! البته هنوز این راه اخلاقی و قانونمند جلوی مدیران ارشد در استان گیلان است ، تا می توانید به بزرگان و پیشکسوتان احترام بگذارید ، شک نکنید که فردا شما هم به پیشکسوتی و متعاقب آن به افتخار بازنشستگی نائل خواهید آمد.بنابراین ، نخست در آیینه بنگرید. نفسی تازه کنید؛ و آن گاه با دوری از عناصر فاسد و متملق ، با ادای احترام به پیشکسوتان و جذب نیروهای کارآمد جوان ، در تحول و توسعه و تعمیم محیط کار با تکیه بر اخلاق و قانون ، بر روی ریل موفقیت حرکت کنید. "

 " سیاوش رضازاده ، عضو انجمن مهرورزان گیل ، چهارشنبه 22 دی ماه سال 1400 خورشیدی - رشت "