سریالی که برای مردم در این شرایط اقتصادی افسارگسیخته کشور بسیار تلخ و دردناک و برای مفسدان و همراهان آنها امری عادی، برای متولیان و ناظران این نهادهای عمومی ضعف محسوب شده و برای نیروهای اطلاعاتی، امنیتی و قضایی که خادمان این ملتاند، جزء افتخارات در برخورد با فساد است.
اما نکتهای که برای مردم شریف مان جای سوال است اینست که چگونه ممکن است از یکسو مدیران شهری که برای ارائه حداقل خدمات به مردم (مثلاً رفع معضل یک آبگرفتگی جزئی) یا ناتوانند و یا همیشه از بیپولی ناله دارند ولی از سویی دیگر این همه فساد و ارتشاء در مجموعه مدیریت شهری را مرتکب میشوند.
بله با اندکی تفکر مشخص میشود پس ذهن، فکر و عمل آنها سرگرم سایر امور، یعنی اموری بهجز رفع مشکل و دغدغهها و خدماترسانی به مردم است و این چیزی جز منفعت طلبی نیست.
در حالی که عضو شورای شهر که با رای اکثریت بالا امده ابتدا باید منافع جمع را در نظر بگیرد و در مقام رسیدگی به خواسته ها و مشکلات آنها براید.
*وجود فساد در مدیریت شهری مردم را نسبت به این واحد خدمتگزار دلسرد میکند
متأسفانه فساد از چند جنس مالی، ارتشاء، تبانی و حتی فساد اخلاقی و… در مجموعه مدیریت شهری در برخی از شهرهای کشور و حتی برخی شهرهای استان باعث شده که مردم نسبت به این نهادهای خدمتگزار به شدت دلگیر بوده و همین ناراحتی و مطالبه عمومی جامعه یعنی ضرورت برخورد با فساد در ابعاد مختلف در حوزه مدیریت شهری، باعث شده تا دستگاههای اطلاعاتی، امنیتی و قضائی نسبت به این مسئله مهم که یک مطالبه عمومی است، حساسیت و اهتمام بیشتری به خرج داده و ورود وسیعتری به این امر پیدا کنند و شاید نمایان شدن این حجم از پرونده ها و دستگیریهای سریالی در حوزه مدیریت شهری علتش همین امر باشد.
*سیستم مدیریتی فاسد کارکنان سالم را پس میزند
گاهاً شنیده شده، ابعاد فساد اقتصادی در مدیران و کارکنان شهری آن قدر گسترش پیدا کرده که برخی معتقدند سیستم شهری، مدیران و کارکنان سالم را پس میزند و یا فساد موجود در مدیریت، گاه به مقابله با آنها پرداخته و موجب حذف آنها میشود.
*مفسدان اقتصادی آورده فساد را بین خود تقسیم می کنند/امکان زدو بندها برای دور زدن قوانین
از سوی دیگر نگاه قومی ـ قبیلهای، جناحی، تیمی (با اهداف متعدد از جمله هدفهای اقتصادی) در انتخابات شوراها منشأ برخی از مشکلات مانند فساد در این نهادهای عمومی میشود.
آنچه که گستره فساد در زیر مجموعههای مدیریت شهری را افزایش میدهد و باعث میشود که دست برخی مدیران و کارکنان شهری به فساد آلوده شود، تأویلپذیر بودن قوانین شهری از یک سو و نبود قوانین، آئیننامهها و دستورالعملهای روشن و صریح در برخی مسائل شهری، از سوی دیگر وجود خلأهایی که گاهی برخی از مواد قانون شهری ایجاد میکنند، کوچک بودن شهرها و دسترسی راحت افراد به اعضای شورا یا شهردار، آشنایی شهرداران یا اعضای شوراها با اربابرجوعها، زیاده خواهی و بلندپروازی برخی اعضا و باندهای فساد آنها، امکان زدوبند بیشتر را در چنین محیطهایی ایجاد میکند، به صورتی که میتوان گفت در برخی موارد جنبشی از ابتذال در نهادهای شهری ایجاد میشود که گاه به راحتی پای دهها نفر را به میان میکشد.
در واقع این افراد آورده فساد را بین خود تقسیم میکنند، تا به اصطلاح برای خود شریک جرمی بسازند و یا به دام نیفتند، یا اگر به دام افتادند، همراه خود، دیگران را نیز به چاه ابتذال بکشانند.
*برخورد با فساد مطالبه عمومی مردم است
ولی آنچه مسلم است در همین حد نیز برای مردم در حکومت اسلامی و در شرایط اقتصادی افسار گسیخته جامعه قابل قبول نبوده و برخورد با فساد در نهادهای عمومی حوزه مدیریت شهری (شوراهای اسلامی و شهرداریها) از مطالبات عمومی مردم به حساب آمده و ورود جدیتر و اهتمام بیشتر نهادهای اطلاعاتی و امنیتی و دستگاه قضایی به این مسئله طی سال های اخیر، قطعاً به خاطر احترام به خواسته و مطالبه عمومی مردم در کنار وظائف ذاتیشان است.
*خائنان به مردم معرفی شوند
فساد و زیادهخواهی برخی از اعضای شورای شهر و شهرداران و پرسنل آنها در برخی از شهرهای کشور از جمله مسائل حاکمیتی مهمی است که نباید آن را نادیده گرفت، بلکه با رصد مداوم و نظارت بیشتر بر عملکرد آنها، باعث پاکدستی بیشتر و پیشگیری از جرائم احتمالی آتی و بهبود عملکرد آنها به عنوان نهادهای مدنی برخواسته از دل مردم خواهد شد.
بیشک تحقیق، بررسی و آشکارسازی ریشههای فساد در حوزه مدیریت شهری و دستگیری و برخورد قاطع با افراد فاسد و خائنان به مردم، این مسئله باعث ثبات بیشتر مدیریت شهری خواهد شد.
به امید آن روز که باید خودمان با انتخاب افراد شایسته آن را بسازیم.