شنبه 1 دی 1403

شعر در آسمان گیلان

شاعرانی که در زیر آسمان گیلان
برای من و شما سرودی گفته بودند
رضا مقصدی،شمس لنگرودی، سادات اشکوری،علی میرفطروس،
احمد قربان زاده، علیرضا پنجه ای و
پیمان نوری...شعرهای گرم و زیبا و
شکوهمندی دارند.
هوشنگ ابتهاج گیلانی می گفت:
بگشاییم کفتران را بال
یعنی احمد آرمون را
ایرج ضیایی را
فتاح را گلریز را
همین مهرداد فلاح
آه طعم میوه ها عوض شده ست
همین یزدان سلحشور
خنده ها را به جیب می برد
همراه با بیژن نجدی
یعنی شعر دریای انزلی
نیمی غریبه و آب
نیمی آبی و پیراهن
وبعد اکبر اکسیر
یلدایی در ابریشم آستارا
و نیز در آسمان گیلان خدایاری، مرادیان، جعفر ، محمود، برزو، بارور، حسن، بندری ،
سروش ، تیمور گورکین، کیکاووس، فرامرز و یوسف کیایی تا سپیده دمان
دویدند.
در هوایی که گلچین گیلانی
باز باران با ترانه
با گهر های فراوان
همین طور شکری، پاد، فارسی، مرادی،
پهلوان،قریشی،مسعود، کریم، محسن، پویافر، عبدالله،مهر آیین،اکبر شاهانی و
بهروز وندادیان
آنگونه که زلال آبی در جلوه های صبحگاهان رخ می گشاید
در شالکوه، شبنم، طاهره، وحیده، هما ،
فرخنده، مهین، پریوش، راحله ، لیلا، زهرا ، فریده و امیر همیشه عاشق
آه یاد باد مهدی اخوان لنگرودی
شاعری که در غربت
یک هفته با شاملو نوشت
و گل یخ و چوب و عاج
ومهدی چه رویایی داشت
خواستم باران باشم
روی گیسوی تو بنشینم
مثل شبنم بر گل ...
مثل سعید صدیق مثل کامیز صدیقی
و مثل آباذر غلامی و موسایی
آهی و دمی ...
وبدین سان در کنار باغ زنی به نام
غزل آمد
به رنگ شالیزاران آبکنار
وزنی نیز چون سپیده در
آواز خوانان دریا
و زان پس کرفکوهی و عرشیا
و گلی خوشبو همیشه در سیاهکل
به نام رقیه کاویانی
و چهار فصل سال
و خاطره ای خسته تر از تکرار
و بعد آبی های شمال یعنی رضازاده، شیون، افراشته، جعفر بخش زاد، پرویز حسینی، سرشت، شرفشاه ولی، خالقی ، طیاری، دعایی، جکتاجی، عظیمی، عباسی، و رحیم چراغی و پور هادی و...بالاخره
بایاد بهمن صالحی شاعری که همیشه از مزارع سبز شمال می آمد
چون کبوتری پرکشید
اما هنوز خدایان باور نمی کنند که
چند صد شاعر دیگر نیز
در زیر این آسمان گیلان
زنده اند هنوز
نفس می کشند

فرامرز شکوری

نظرات
کد امنیتی روبرو را وارد کنید
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به نوداد گیل می باشد
2015 © Nodad Gil