باید بپذیریم که هر آنچه دراین سال ها بر سرمان آمده است بجز مشکلات ساختاری در تایید کاندیداها، این بوده که نمایندگان مان را با سبک سری انتخاب کرده ایم؛ چرا که همواره یکی از ماها به سفارش دوست مان و یکی هم برای نیات شخصی و یکی هم خدای ناکرده رای خود را به نیاز زندگی امان فروخته ایم و به پای صندوق رفته ایم.
باید آگاه باشیم که اگر مردم در انتخاب خود وسواس داشته باشند بواقع تیمی قوی و کاردان را که توان به تصویب رساندن قوانین خوب را در تحقق فرایند توسعه و آبادانی کشور داشته باشد،به مجلس فرستاده اند. اینکه در شهرستا ها برخی کاندیداها را امیر کبیر بنامیم و یکی را جعفر طیار و یکی را میرزای جنگلی ؛یقین بدانید که آنان برای فریب شما و پر کردن جیب هم جریانی های خود دام پهن کرده اند ،چرا که مجلس به این شکل است که شما یا با فراکسیون اصولگرایان هستی یا اصلاح طلبی و یا میانه رو و نمی شود فردی برای خود برود در مجلس فریاد بزند و حق بجوید در آخر با بلوا و عربده کشی حق بطلبد ، این داد و فریاد و خواستن نماینده باید قانون بشود آنوقت است که می بینیم این فرد نه اینکه با داد و فریاد به جایی نرسیده بواقع در میان آن فراکسیون ها و گروه هایی که نام بردیم نمی تواند با یک رای خود بر 270 نفر دیگر برتری بجوید .
اینکه سال های مدیداست مردم شهرستان مان بر آزموده ها تاکید دارند و بازهم در دام بلواها و بازی های سیاسی میافتند و دوباره و چندباره این آزموده ها را می آزمایند و میگویند که این ها با این همه تجربه در مجلس اگر نتوانسته اند موفق باشند ،چرا باید آن دگری که راه و چاه مجلس را نمی داند به مجلس بفرستیم و این یک خودزنی است ؛میگویند باید از کار کشته ها دوباره کمک بگیریم تا شاید راه برون رفتی بیابیم .
واین یک مشکل که نه ،یک فاجعه برای مردمی است که خواستار دگرگونی و تحول ساختاری در فرایند توسعه و آبادانی شهرستان شان هستند ؛فاجعه است که نمی خواهیم برای فرزندان مان حساب بازکنیم و مدام از انهایی حمایت کنیم که هیچ بنیانی برای تویسعه پایدار مان پایه ریزی نکرده اند.
مشکل ما اکنون جاده نیست ،بیمارستان نیست ،محیط زیست نیست،حفظ بسترهای آب و خاک نیست،وشخص هم نیست که بیاییم گریبان پاره کنیم و آسمان به زمین بدوزیم که ای وای همه چیزمان برباد رفت ؛همه ی اینهایی که نام بردم هست و نیست ؛هست به این دلیل که با آسیب به هر بخشی از آنها خللی جبران ناپذیر برزندگی امان واردخواهد آمد.
و مهمترین بخش این هایی راکه نام بردم انسان است ،انسانی که سازنده و حفظ کننده و پایدار ساز همه چیز خواهد بود ؛اگراین انسان تربیت درست شده باشد، شرف داشته باشد و دادگری پیشه کند دنیا و آخرت مان آباد می شود .
این واژه هایی است که نام بردم توانایی آن را دارند یک کشور را به سوی پویایی و تحول سوق دهند و برآیند آن این شود که مردم شهرم و کشورم با آسودگی به پای صنودق های رای بروند و یقین بدانند نماینده آنها امانت داراست و در کردارش ثبات رای دارد و مردم اش را به فراکسیون نمی فروشد و دلدادگی اش مردم اند و پس بی جهت وقت خود را برای سفارش های شخصی و تغییر بخشدار و دهیار بیهوده بهدر نمی دهد و بواقع راه توسعه یافتگی را می داند.
گفتم که ما پیش ازاینکه نیاز به بیمارستان و جاده و محیط زیست داشته باشیم به انسان نیاز داریم و انسانی که بتواند کار آفرینباشد و بنیان کار را بنا نهد .
باید در شهرستان های مان از خاک و آب و محیط زیست و جاده و تولیدات باغی و زراعی امان در فرایند توسعه بهره بیریم تا در این مسیر فرزندان مان به اشتغال پایدار برسند .
صدها واحد گردشگری ،صدها اب بندان که اشتغال زا باشد،صدها گارگاه تولیدی که با تولیدهای شهرمان همگونی داشته باشد و صدها صنایع تبدلی ای که نسل در نسل به داد خانواده ها برسد واینها همه می تواندگام به گام با نماینده مردم در مجلس برای توسعه پایدار اجرایی شود .
اینکه یک نماینده ای با کوشش بسیار برای اشتغال زایی فرزندان مان هر ساله چند نفری را در اداره های شهرستان واستان به کار گمارد،آیا چند هزار نفری که در این فرایند همچنان بیکار می مانند خون شان کم رنگ تر از آنهایی است که به شغل دست یافته اند ؟.
و آیا اینکه سال های سال است هر سال بر خیل عظیم بیکاران افزوده می شود و نماینده شهرستان مان دوباره و چند باره از اقبال مردمی برخوردار می شود، نباید در خودمان و رای مان بازنگری کنیم و به تحول فکر کنیم ؟.
تحول به جسارت نیاز دارد و نوآوری و این جز در اینکه به انسان هایی با افکاری نوآورانه توجه داشته باشیم مسیر نخواهد بود .
این سخن های سطحی که باید آن فردی را به مجلس بفرستیم که تجربه دارد و راه و چاه مجلس را میداند و او میتواند بهتر از نیروهای جدید در مجلس موفق شود، ایراد و اشکالی است که سال ها در آن ماندایم و از تغییر در نگرش خود هراس داریم .
لذا این انسان ، من و شما هستیم که باید به فکر برون رفت از مشکلات باشیم و بدانیم که سرنوشت ما بدست نمایند گانی رقم می خورد که شرف داشته باشند و راستی در کردار؛ و برای ماندن در قدرت در پی تغییر کوچکترین عنصر ساختار کشور یعنی دهیار نباشند .
وقتی نماینده ما به جای توجه به مشکلات بسیارزندگی مردم، مدام در پی جابجایی و تغییر این مدیر و آن مدیر ،وقت گرانبهایی خود را صرف می کند ، این نماینده حتما به محیط زیست ، کشاورزی، تغییر کاربری ها و ساخت سازهای بی رویه و هزاران درد ناگفته کم توجه خواهد بود .
با این وجود یادمان باشد که نماینده در مجلس با فراکسیون هایی که تعریف می شود قدرت پیدا می کند و این فراکسیونها اصلاح طلب ، اصول گرا ، میانه رو، مستقل و از این جور دسته جات هستند که تحول را رقم میزنند،پس اگر کسی فکر کند یک نماینده به تنهایی قدرت تحول دارد، سخنی نابخردانه است .
در نتیجه نماینده ای در مجلس می تواند موفق شود که رای بسیار بالای مردمی را داشته باشد و قدرت مردمی را چاشنی حضور در این فراکسیون ها کند و برای کشور وشهرستان اش قانون درست و حسابی بنوسید . محمد پور بی بالان