از قدیم گفته اند که چاقوهر چه تیزترباشد امکان اینکه بزودی لب پر شود و از کارکردش دور شود،بسیاراست ؛بواقع کم توجهی به میانه وری و پرهیز از سخنان ناپخته و دوری از جامع نگری آفتی است که بیش از 40 سال در مسیر آزمون و خطا و گماردن مدیرانی فاقد برنامه راهبردی ،در آن باقی مانده ایم و ندانسته ایم کدام داشته ی ما نیکو و کاربردی تر و کدام کم اثرتر و ناکارآمدتر است .
وقتی در کشورم یک کلاه شاپوو یک خدمتکار شهرداری به عضویت شورا در می آیند، باید از مردم اش پرسید که کدام فرهنگ غنی و دانش برتر اجتماعی شما را به این یقین رسانده که اینها هم برای توسعه متوازن شهرتان بدرد می خوردند .
شکی نیست که اینها اگر برای هرجایی بدرد بخورند برای قانون گذاری یک شهر که به مهندسین راهبردی ای چون عمران، اقتصاد، فرهنگ و حتی بازاریابی و تجارات نیازمند است، نخواهند خورد.
پس امروز اگر شورای شهر رودسر به قهرمانان ملی اش که با آن همه تلاش شبانه روزی مایه بلند آوازه گی مردمش در دنیا شده، چنین بی پروا دهن کجی می کند، در سنگر اول و آخر باید مردمی را مقصر دانست که با ساده انگاری و یا کج فهمی در پای صندوق های رای، به اینان رای دادند .
اگر که بینش، افزایش سطح دانایی و توجه به کردار آدم ها در ادوار گذشته از اولویت های این انتخاب های مردمی می بوده است؛ یادمان باشد که این شناخت و بهبود سطح بینش و دانایی مردمی به فرهنگ عمومی و ارایه داده هایی است که یک برهه تاریخی را شامل می شود .
به این سخن که مردم یک جامعه آیین و سنن خود را از تاریخ چند هزار ساله اش به ارث می برند و یا گاهی در تندباد حوادث دوران که درآن دگرگونی هایی ایجاد شده، مشاهده می کنیم .
مردم باید به خود نهیب بزنند که ما با کدام اندیشه ای و در راستای چه آرمانی به پای صنوق رای می رویم و از انتخاب اینگونه ی خود چه محصولی می خواهیم برداشت کنیم ؟.
تا چه زمانی مردم با مماشات و سفارش پذیری درپای صندوق رای به اهداف خود دهن کجی می کنند و بواقع به ارکان خانواده و جامعه خود خیانت روا می دارند .
اینکه ما حتی اگر یک معمار و مهندس با تخصص بالا را هم به اریکه قدرت برسانیم خود محل اشکال است ؛ و حالاچرا تک بعدی و بدون محاسبه همه ی جوانب امر چنین افرادی را به نمایندگی خود می گماریم ،خود به عقبه یک فرهنگ تاریخی برمی گردد !!.
متاسفانه اعضای شوراهای شهر در سال های اخیر زاویه خدمت شان به سمتی رفته که در آن از هویت ،اسقلال ،روح جمع گرایی، تعاون و همدلی و بهره مندی از راهبرد توسعه محور؛ خبری نیست و بیشتر به کارچاق کنی و سفارش پذیری از مدیران بالادستی و روزمرگی روزگار می گذرانند .
البته گفتیم که تا مردم نخواهند و به اشتباه و به اضطرار و نیاز شخصی و باری به هر جت بودن در پای صندوق های رای حضور یابند ؛امکان اینکه در آینده از این نمد کلاهی برای جامعه دوخته شود توقعی نابجاست .
پس ما به این سخنگوی شهر رودسر درود می فرستیم که توانسته با قتدار روح قانون را در جامعه ساری و جاری کند و یک قهرمان را که پشتش در برابر هم سان های خود در دنیا به زمین آشتا نشده ؛آشنا کند و در اساس از حقوق شهروندان حمایت کرده و پول مردم را بی حساب به جیب این قهرمانان نریزد.
با دورد بر همه ی مدیرانی که چنین بی پروار و در راستای مدنیت مدرن از داشته های ورزشی خود که سفیران فرهنگی ایران در آوردگاههای جهانی هستند برخورد کرده، قدرشناسی می کنیم. حبیب محمدپور بی بالان