کیوی که تقریبا در سالهای بعد از انقلاب در شرق مازندران کشت شد و گیلانی ها در رودسر و سپس در آستارا و تالش به آن اقبال نشان دادند با قابلیت بارآوری در همه جای استان بجز رودبار و نواحی خشک ،مبداش کشور چین ونام پرنده ای در نیوزلند است .
این میوه یک محصول جنگلی مثل انگور است که انسانها آن را به شکل اصولی آرایش وهدایتش کرده اند و از میوه اش برای توسعه اقتصاد خانوار و درمان بیماری ها استفاده ها می کنند.
این محصول پردردسر که در اواخر مهر ماه قندش کامل می شود ،بر اساس بررسی های علمی بیشترین ویتامینcرا در میان میوه ها دارد .
این میوه به جهت دارا بودن آنتی اکسیدان زیاد درپیشگیری بیماری های سخت و سنگین روده و معده کاربردی کارافزا داشته و اگر روزی دو عدد آن را بخوریم در درمان یبوست کاری می کند کارستان .
حالا اینکه عده ای از اواسط مهر ماه نوبرانه اش را نوش جان می کنند بدانند که زهر مار و راحت جان می برند،و نه اینکه هیچ فایده ای ندارد می تواند سبب زخم معده شده و عوارض روده ای را هم ببار آورد .
کیوی میوه ای است که اگر خوب کود باشی کرده باشیم و در زمستان شخم پای کیوی هم خوب بوده باشد و هرس هم اصولی شده باشد و نوبت های هرس بهاره و کود پاشی هم تدبیر بهنگام شده باشد، حتما آبان ماه محصولی درشت و با توان عرضه به بازار به ارمغان خواهی آرود .
اگراین روند درست و حسابی بسامان شود،آنوقت می توانیم چند کیلویی کیوی را به دلال بدهیم که چکی را برای چند ماه بعد صادر کند وسپس که دلاله آدم خوبی از آب در آمد وچک اش سوخت نرفت سه چهار ماه بعد نقدش کنیم و حال اش را ببریم .
این اوضاع زراعت زارعین گیلانی درهمه رسته هاست که قرنی در برون سپاری مسئولیت توسط مسئولان اجرایی استان وکشوربه فلاکتی دچار شده که نپرس .
کیوی اگر چه اکنون به لحاظ هزینه بالای کشت ،به قباله آدم پول دارها افتاده است ،با این وجود برخی زیر خط فقری ها هم هر سالی با کشت چند تا چند تا ازاین محصول ،تدریجا پس ازچند سالی 100 تایی نهال می کارند تا هم خورد و خوراک شان بشود و هم چند تومانی به اقتصاد خانوار کمک کنند .
می دانید که الانه کشت هر نهال کیوی تا مرحله باردهی بیش از 150هزار تومان هزینه در بردارد ،یعنی اگر بخواهی در هزار متر مربع که 70 تا نهال قابلیت کشت دارد اقدام کنی بیش از 10 میلیون تومان باید پول به پاش بریزی و آنوقت به حداقل محصول درسال سوم که شاید هزارکیلو در هزار متر مربع باشد، برسی .
پس کشاورزانی که پول و پله ندارندو یا بسیار کم دارند نمی توانند 10 میلیون هزینه کنند تا در سال سوم تازه دو میلیون و 500 هزارتومان گیرشان بیاد .
حالا به نظر شما کشاورز نگون بختی که با چای و برنج اش در چرخه بد تدبیری مدیران کاسه چه کنم به دست گرفته و مدام به فکر فروش باغ و بیجار و تغییر کاربری است می تواند کیوی کشت کند تا از فلاکت و سختی کار آن دو محصول لامذهب بدر آید ؟!
فرض اینکه در کنار این چهار هزار هکتارسطح زیر کشت کیوی در شمال کشور ، بقیه کشاورزان هم آمدند و تغییر کاربری دادند ،آیا اطمینانی هست که در کنف حمایت مسئولان بمانندومحصول شان چون گوجه و سیب زمینی رو دست شان بادنکند ؟!.
صحبت اینجاست که در گیلان محصولاتی داریم که در سطح کشور و دهها کشور همسایه بی نظیر و مورد نیاز آنهاست،اما همین اکسیر و کیمیا پس از چند سالی در بدتدبیری مسئولان به پشیزی نمی ارزند .
یادمان نرود که گیلان ومازندران باید در کنار محصولالت زراعی نگاهی به پیوست های گردشگری هر محصولی داشته باشد ،چرا که هر باغی چه مرکبات ،چه گل و گیاه ،چه کیوی ،چه چای و زیتون و برنج وگردو
فندق با اندکی تدبیر ،جاذبه های ماندگاری بیشتر گردشگران رادارند .
بعبارتی مسئولان باید به زارع نگاهی چند بعدی داشته و بستری فیزیکی (باغهای)آنها را چند وجهی ببینند تا در فرایند توسعه حتی هزار متر مربع زمینه گردش مالی یک خانوار را تامین کند .
این شدنی است اگر شوراهای اسلامی شهر و روستا ، نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و مدیران اجرایی استان از بازی های سیاسی دست بردارند و اصولی تر به فکر مردم باشند .
کاری که متاسفانه در این سالها بندرت از این طایفه دیده ایم و حاصل آن عریض تر شدن خطوط فقر و شکم باره تر شدن اغنیایی است که در سایه رانت و بازی های سیاسی به آب و نانی رسیده اند .
نهایت بحث اینکه کیوی استان های شمالی محصولی بی نظیر مثل چای درتمام استان های ایران و دهها کشور همسایه است که باید به لحاظ ارزش افزوده و خاطر خواهایی که دارد منزلتی چون طلا داشته باشد،البته اگر در کنار نگاه گردش پذیری اش ،ایجاد صنایع تبدیلی اش ،آورده اقتصادی اش را مقرون به صرفه کنیم و بستر های تجارتش هم فراهم بشود .
با این تفاسیر یادمان باشد که کشت هر محصولی در استان های شمالی با توجه به روند کم آبی و حفر چاههای غیر مجازباید به شکلی مدیریت شود که هم آورده بیشتربرای زارع داشته باشد و هم مصرف آبش کمتر باشد .
کیوی امسال هم هنوز به دندان دلال ها گیر نکرده و بنطر تلاش دارند با زدن توی سر این محصول بی حمایت ،به نازل ترین قیمیت بخرند و آن چک های معروف چندین ماهه را بدهند که باغداربدنبالشان بدود واو چون کیمیا دست نیافتنی باشد .
ناگفته نماند در سال گذشته هم در کنار توسعه ویلاسازی ،تغییر باغات استراتژیک چای به کیوی و کل و گیاه وغیره ادامه داشته ونتیجه آن کاهش شدید میزان تولید چای خواهد بود .
تولید سالانه کیوی جهان بیش از یک میلیون و 400 هزار تن است که ایتالیا با 500 هزار تن رتبه اول و ایران با 241 هزار تن در ردیف چهارم قرار دارد .
اگر چه نیوزلند وشیلی رتبه های دوم و سوم جهان را در اختیار دارند اما مدیریت بر صاردات آنها به مراتب بهتر از ایران بوده ،بطوری که همچنان وضعیت بسته بندی و صنایع تبدیلی این محصول در کشورمان نابسامان است .
حبیب محمد پور بی بالان