امید هرندی به اظهار نظر درباره آخرین مسائل مربوط به خود و فوتبال گیلان پرداخت:
شاید تا 10 سال پیش که نام شما را در کنار نام ناصر حجازی می آوردند، تصور میشد که از شانسهای اول مربیگری در سطح اول فوتبال گیلان باشید و در این عرصه موفق شوید مثل آقای محمد احمد زاده برای ملوان، اما اتفاقی نیفتاد. از نظر خودتان برای رقم خوردن این اتفاق خوب، چه چیزی وجود نداشت؟
من دو دوره سرمربی داماش شدم که هر دو دوره در زمان بیپولی و مشکلات داماش بود و فقط از من خواسته شد که این تیم را حفظ کنم.
تیمی که با مشکل مالی، بازیکن و امکانات روبهرو بود و فقط حمایت مردم را داشت اما با مردم نمیتوان به جنگ پرسپولیس و استقلال رفت و یا جنگ با سپاهان و فولاد؛ با این حال تیم من 10 نفره پرسپولیس را برد و به پیکانی که هرگز 5 گل نخورده بود، پنج گل زد اما حمایت نشدم و از قراردادی که پارسال با این تیم داشتم حتی 1000 تومان دریافت نکردم.
در این فوتبال رقابتی که طبق آمار بعضی تیمها سی و اندی میلیارد و برخی بیست و شش میلیارد و سیزده میلیارد هزینه کرده اند، تمام تیم من با یک میلیارد و دویست میلیون تومان و سی بازیکن بسته شد و از این مبلغ هم تنها سی درصد قراردادها پرداخت شد، با این شرایط اگر الکس فرگوسن هم باشد نمیتواند نتیجه مطلوب بگیرد. باشگاه باید شرایط حداقلی را به ما بدهد تا ما بتوانیم به نتیجه فکر کنیم.
پس شما با فرصت 10ساله دادن به افرادی مثل آقای فرهاد حسینپور موافقید؟
در حال حاضر معیار انتخابها کارنامه کاری نیست و به صورت سریالی صورت میگیرد و اگر ارتباطات قوی داشته باشید میتوانید در یک سال سه تیم را هدایت کنید و در غیر اینصورت ممکن است 10 سال هم فرصت اداره تیمی را نداشته باشید.
سئوال من بهطور مشخص این است که شما با دادن فرصت زیاد به افراد موافقید؟ اما در مورد آقای فرهاد حسینپور بعد از 10سال کار در سپیدرود، اتفاقات خوبی رخ نداد، چرا؟
مدیران باشگاه برای به کارگیری مربیان هدف بالا بردن تیم را ندارند. به مربیها میگویند ما میخواهیم یک تیم داشته باشیم و هدف خاصی را در نظر ندارند. گاهی هم مدیران باشگاه از مربیان نتیجه خاصی را طلب میکنند مثلا میگویند این تیم را برای گرفتن سهمیه آسیا آماده کنید. انتظارات آقای نجفی درسپیدرود با حضور آقای فرهاد حسینپور، برطرف شده است و ایشان هدف ویژهای را دنبال نمیکردند.
نظر شما کاملا مخالف نظر پیشکسوتان فوتبال گیلان و بهویژه بزرگان باشگاه سپیدرود از جمله آقای ایرج خوالی، آقای محسن عبد نصرالهی و غیره است.
من با توجه به مسائلی که در دوره مربیگری خودم در داماش داشتم و رفتارهایی که از ایشان دیدم، نظر دادم.کاندیداهای هیئت فوتبال موظف هستند برای شناساندن خود به رای دهندگان، تبلیغ کنند و خود را اعلام کنند. سابقه مدیریتی و فوتبالی خود و برنامهای که برای فوتبال دارند را ارائه دهند تا معرفی شوند و اهدافشان روشن شود. انتخابات در شهریور ماه اتفاق میافتد و ما هنوز از افراد کاندیدا خبر نداریم. اگر مدیریت باشگاه داماش تغییر نکند، بنده در این انتخابات یک حق راُی خواهم داشت و بهعنوان یک فرد ورزشی میتوانم بر روی دیگر افراد راُی دهنده تاثیرگذار باشم اما تا این لحظه، از تمامی این مسائل، بیاطلاع هستم.
هنوز در ذهن شما تصویر مربی طلایی وجود دارد؟
بله و اگر 50 درصد از امکاناتی را که به مربیان دیگر تیمها دادند به ما بدهند، حتما" نتیجه بسیار خوبی رقم خواهد خورد زیرا بنده با مربیان بزرگی کار کردهام و فرآیند سر مربیگری من 8 سال طول کشیده است. ابتدا مربی دروازه بانان بودم و سپس مربی دوم، مربی اول و بعدها به سرمربیگری رسیدم. من 10 سال پیش مدرک آسیا را گرفتم.
شما الان خودتان را در اوج میبینید؟
چنین فرصتی به ما داده نشد. آیا این فرصت است که میخواهند تیمی بدون امکانات و با مشکلات فراوان و در شرایط بحرانی، سقوط نکند و میگویند جلوی سقوط این تیم را بگیر؟ من داماش را سال قبل ششم جدول کردم و قبل از آن در مصاحبه ای با آقای کامران جعفری اعلام کرده بودم که این تیم اگر تا رتبه ششم بالا برود، یعنی قهرمانی و من این تیم را به این رتبه رساندم. داماش دوستداران و طرفداران زیادی دارد و اگر مورد حمایت قرار گیرد، به موفقیت میرسد. اگر من صلاحیت مربیگری نداشتم هیچوقت ناصر حجازی و یا اصغر شرفی، من را در کنار خود به عنوان مربی اول نگه نمیداشتند.
چرا بعد از پایان کارتان در داماش دوباره قراردادی نبستید تا تیمی را ببندید و دوباره شروع کنید؟
این کار بدون اسپانسر امکانپذیر نیست.
شما را کنار گذاشتند یا به میل خودتان کنارهگیری کردید؟
در حال حاضر که تغییری در تیم حاصل نشده است. اگر در سال جدید مالک جدید وارد شود و تمایل به ادامه همکاری با ما داشته باشد، شرایط دو طرف سنجیده میشود و تصمیم اتخاذ میشود و اگر نه که مربی جدید قرارداد میبندد.
برخی دلیل عدم موفقیت شما در کار مربیگری را مشاوران نادرست میدانند و معتقدند که از افرادی مثل خودشان مشاوره نمیگیرید. نظر شما چیست؟
ایشان موفقیت را در چه چیز میبینند؟ وقتی اسپانسر وجود ندارد نمیتوان حرف از عدم موفقیت زد. پارسال حتی یک بازیکن را هم من انتخاب نکرده بودم. بدون هرگونه بازی تدارکاتی کار کردم، در تعطیلات 45 روزه نیم فصل هیچ اردویی نداشتیم و فقط یک بازی با داروسازی سبحان داشتیم. نمره قبولی این تیم در بین 12 تیم، بیشتر از رتبه ششم است؟ وقتی که فقط 30 درصد از قرارداد شش میلیونی به بازیکن داده میشود اگر امکانات داشته باشید و نتیجه نگیرید، نا موفق بوده اید؟
26 مرداد لیگ آغاز میشود و هنوز مالک باشگاه داماش مشخص نیست. سال 91 در بین 18 تیم داماش را در رتبه هشتم و نهم نگه داشتم چون از دو ماه و نیم قبل از شروع لیگ همراه تیم بودم و با توجه به بضاعت تیم، توانستم بخشی از بازیکنان را انتخاب کنم.
شما ترجیح میدهید اتفاقی که برای آقای فیروز کریمی در ملوان رخ داد برای شما بیفتد یا اینکه یک تیم را از شروع فصل در اختیار شما قرار دهند تا با نظر خودتان تیم را ببندید؟
یک سری مربیان در فوتبال ایران، آقایی میکنند. یک مربی را منشوری میکنند و میگویند در لیگ برتر نه اما در لیگ یک مربیگری کن. اگر این مربی بد است در همه لیگها بد است. مگر میشود موفق نباشی و نتیجه نگیری و پشت سر هم تیم داشته باشی؟ پس کارنامه اهمیتی ندارد و فقط روابط حاکم، تصمیم گیرنده است. وقتی هنوز درگیر مسائل اولیه فوتبال در گیلان هستیم و در این شرایط فرصت مشاوره مهیا نمیشود.
در مورد مسائل پشت پرده و رویکرد مالی و جابهجایی بازیکنان چه صحبتی دارید؟
به نظر من فوتبال ما مسیر اشتباهی را پیش گرفته است. من با مربیان بزرگ مثل برانکو،کیروش و غیره مشکلی ندارم اما آیا فرصتی که به اینها داده میشود به مربیان داخلی هم داده میشود؟
در گیلان چطور؟
در گیلان شرایط بدتراست. فوتبالیستهایی که مربیان خوبی هم هستند در استان داریم مثل رسول حقدوست، ایرج خوالی، محسن عبد نصراللهی و غیره که فرصت درست به آنها داده نشده است.
پستهای مربیگری به چه شکل داده میشود؟
از طریق مالکان و ارتباطات آنها و فقط در شرایطی سراغ افرادی مثل من میآیند که تیم در شرایط بحرانی است و مالک نیز ندارد.
رویکرد رسانهها و خبرنگاران را چگونه ارزیابی میکنید؟ بعضیها معتقدند که برخی خبرنگاران دلال هستند و در پشت پرده فوتبال دست دارند.
اینچنین اعتقادی ندارم و بالعکس معتقدم که قشر بسیار زحمتکشی هستند و با درآمد بسیار کم در این عرصه خدمت میکنند.
چه دلالی؟ اگر من دلال باشم و بخواهم جنس یک تومانی را 50 تومان به شما بفروشم، شما بهعنوان خریدار متوجه نمیشوید که این جنس یک تومان قیمت دارد و نه 50 تومان؟
گاهی حرفهایی مبنی بر اینکه قرارداد مربیان و بازیکنان بسیار بالاست، زده میشود اما کدام پول؟ فقط یک درصد از صد درصد افراد حاضر در فوتبال، درآمد بالایی دارند و مابقی در شرایط سختی هستند. قرارداد من 300 میلیون بوده برای یک سال اما حتی 1000 تومان نیز به من پرداخت نشده است. همین آقای حسین پور که زیر بار انتقادات است، برای 10 سال مربیگری در این تیم چقدر دریافت کرده است؟ بسیار ناچیز.
در مورد سپیدرود و انتخاب علی نظر محمدی چه نظری دارید؟
نظر دقیقی نمیتوانم بدهم اما باید دید که مدیر باشگاه از ایشان چه انتظاراتی دارند و برای این انتخاب به دنبال چه اهدافی هستند.
چقدر زمان نیاز است برای اینکه نتیجه این انتخاب و درستی و نادرستی آن مشخص شود؟
باید بیشتر از نیم فصل به کادر فنی فرصت داد.
به نظر شما آیا افشین ناظمی عملکرد خوبی داشته و صلاحیت حضور در سطح اول فوتبال استان را دارد؟
به نظر من افشین ناظمی و کادر مربیگری سال قبل سپیدرود به نسبت هزینهای که برای این تیم شد عملکرد نسبتا" خوبی داشتند اما تیمهایی مثل آلومینیوم بهتر بودند و متاُسفانه کار برای سپیدرود سخت شد.افشین ناظمی کارنامه خوبی دارد و خودش فوتبال بازی کرده هم در استقلال و هم در سپیدرود، کمک مربی بوده و مدرک مربیگری هم دارد.
چطور شد که نام شما در کنار نام ناصر حجازی قرار گرفت؟
فکر میکنم سال 81 بود که ما با تیم برق شیراز مسابقه داشتیم و بعد از آن بازی آقای جهانپور دیگر نیامدند، بازی بعدی را خود من سرمربیگری کردم و سپاهان را با نتیجه 2 بر 1 شکست دادیم و بعد مرحوم ایرج زهرابی که مدیرعامل تیم بودند، آقای ناصر حجازی را جایگزین کردند که ایشان کمک اول خود را آقای اصغر حاجیلو و کمک دوم بنده را انتخاب کردند و سال بعد بنده به عنوان کمک اول در کنار ایشان قرار گرفتم و در آن دو سال بسیار آموختم. لطف زیاد مرحوم حجازی به خودم را فراموش نخواهم کرد.
آقای خوالی فرمودند که کمکاری افرادی نظیر آقای شاملی، آقای هوشنگی، آقای قاسم پور و دیگران باعث بهوجود آمدن این مشکلات در فوتبال استان شده و موفقیت حاصل نمیشود مثل اصفهان و تبریز و غیره. نظر شما چیست؟
بستگی دارد که موفقیت را در چه ببینید. نظر من این است که افرادی مثل آقای محمد قاسمی میتوانند بهعنوان رئیس هیئت فوتبال اسپانسرها را جذب کنند.
من اعتقادی به این موضوع ندارم. ما باید قبول کنیم که فوتبال ما دولتی است و باید از نمایندهها در مورد ضعف این موضوع سوُال کرد. اگر برگردیم به زمان منتخب ایران خواهیم دید که گیلان همیشه از 4 تیم فینالیست بوده و تا زمانیکه بحث پول در فوتبال نبود، گیلان از قطبهای ایران بود.
در مورد آقای عابدینی چه نظری دارید؟
من به آقای عابدینی مدیونم و تا همیشه در فکر جبران محبت ایشان هستم زیرا بنده دو بار سرمربی داماش شدم و هر دو بار آقای عابدینی مدیر باشگاه بودند. با اینکه این تیم را در بحران به من دادند و علیرغم اختلاف سلیقهها و مشکلات فراوانی که با ایشان داشتم اما سرمربیگری خود را مدیون ایشان هستم. آقای عابدینی را بهعنوان یک مدیر موفق و بهعنوان کسی که هم پشت پرده و هم خود فوتبال را میشناسد، قبول دارم.
در آخر اگر حرفی باقی مانده بفرمایید.
من به دو قشر، یکی خبرنگاران و اصحاب رسانه که همیشه به من لطف داشتند و دیگری مردم که همیشه حامی من بودند، مدیونم و امیدوارم به سمت فوتبال پاک برویم و بهجای اینکه هزینه و زمان را صرف یک بازیکن کنیم، بازیکن بسازیم و آموزش دهیم و برای سلامت فوتبال هزینه کنیم.
امیدوارم به فوتبال گیلان پول تزریق شود زیرا ما قابلیت داشتن حداقل دو تیم را در لیگ برتر داریم امیدوارم فضا هم در رسانه و هم در ورزش سالمتر بشود و کارشکنی صورت نگیرد.