به گزارش گروه دریافت خبر پایگاه خبری تحلیلی نوداد گیل : در پایان لیگ 94-95 که تیم های ملوان و داماش به دستجات پایین تر سقوط کردند و ره پویان رضوانشهر از تیمداری انصراف داد و سپس فدراسیون فوتبال، باشگاه ملوان را در داستان انتقال سهمیه نفت به انزلی ضربه فنی کرد همه به یاد زهرابی افتادند و با تمام وجود به این حقیقت پی بردند که جای خالی او کاملا حس می شود و امروز فوتبال گیلان یکی مثل او می خواست .
زهرابی مردی بود که در فوتبال ایران «حق» را «گرفتنی» می دانست و معتقد بود که اگر در دفتر هیات بنشیند و خودش را باد بزند راه به جایی نخواهد برد.
او به کار کردن با آدم های کار بلد و ارتباط با انسان های بزرگ عادت داشت و معتقد بود که آدم های غیر فوتبالی حق ابراز عقیده در مورد مسایل تخصصی فوتبال را ندارند چون بنیان فوتبال را به هم می ریزند.
بی شک اگر او زنده بود از دیدن نزول تیم های استان و سقوط فوتبال گیلان غصه می خورد و با حرارت به بیان نارسایی ها و نقد ناکامی ها می پرداخت.
زهرابی یک مرد تکرارنشدنی بود که با تلاش شبانه روزی خود به ارکان فوتبال گیلان شخصیت می داد.تعامل گسترده او با "فدراسیون فوتبال وقت" باعث کسب همه نوع امتیاز برای فوتبال گیلان می شد و گاه کارهای نشدنی را شدنی می کرد.
او حتی از رفاقت خود با مسئولان بلند پایه تربیت بدنی ایران و کمیته ملی المپیک استفاده کرد و در سالهای جنگ،نورافکن های زمین شماره سه استادیوم آزادی تهران را به رشت آورد و در استادیوم شهید عضدی رشت تعبیه کرد و در واقع نورافکن های امروز استادیوم عضدی یادگار مرحوم ایرج زهرابی است.
ایرج زهرابی در عمل ثابت کرد که مدیریت باید در خون انسانها باشد و انگاری از زمان تولد «مدیر» زاده شده بود.در دوره ریاست ایرج زهرابی تمام تیم های فوتبال گیلان دوران صلابت خود را سپری می کردند.
تیم منتخب گیلان در لیگ قدس غوغا می کرد و همیشه جزو تیم های مدعی بود و تیم های جوانان،نوجوانان،امید و تمام تیم های رده های سنی گیلان جزو سه تیم برتر کشور بودند و حتی تیم آستارا در جام فلق«یعنی همان جامی که علی دایی با تیم اردبیل در آن حضور داشت» قهرمان شده بود.
در دوره مرحوم زهرابی، فوتبال گیلان در اوج بود
در دوره ریاست ایرج زهرابی بسیاری از گره های کورفوتبال گیلان با درایت او باز می شد و گاه یک تلفن او به رییس،دبیر یا مسئولان فدراسیون فوتبال باعث میشد که حق فوتبال گیلان را بگیرد، خاطره بازی پلی اکریل اصفهان با ملوان در لیگ سال 1374 که منجر به حفظ ملوان در لیگ شد هرگز از خاطره هانخواهد رفت؛ در آن بازی زهرابی حدود یک هفته تلاش کرد تا 3 امتیاز تاریخی را به حساب فوتبال گیلان واریز کند و سرانجام اینچنین شد، براستی جای او بسیارخالی است!
دوره مرحوم زهرابی؛دوران افتخار داوران گیلانی بود.
در دوره زنده یاد زهرابی، موفقیت داوران گیلانی مایه سرافرازی استان بود،وی با حمایت کامل از مرحوم قویدست،جباری،فلاح،یوسف قاسم پور،نوروزی،موسیقی،نظیفی و...موجب ارتقای قضاوت این داوران در رده های بالای فوتبال ایران شده بود و حتی قاسمپور تا حد قضاوت در آسیا هم پیشرفت کرد.
در دوره ریاست زنده یاد زهرابی رشته فوتسال به اوج اقتدارخود رسید. زهرابی تیم قدرتمند گیلان را ساخته و پرداخته کرد و با سرمربی گری احمدصومی به مسابقات قهرمانی کشور در اصفهان فرستاد.
تیم او دراصفهان همه تیم های ایران را شکست داد و حتی در فینال مقابل تیم قدرتمند اصفهان به پیروزی رسید و بر قله فوتسال ایران ایستاد.
زنده یاد زهرابی برای احقاق حق بازیکنان و مربیان گیلانی مدام در مسیر رشت به تهران در حال رفت و آمد بود .او در فدراسیون فوتبال می نشست و تا حق فوتبال گیلان را نمی گرفت ساختمان فدراسیون را ترک نمی کرد.
او در تعامل با مسولان رده بالای فوتبال ایران هرگز دچار اشتباه محاسباتی نمی شد و بلیت های فوتبال گیلان را در کوران اشتباهات شخصی نمی سوزاند و در یک کلام حرفش در راهروهای فدراسیون خریدار داشت.
در دوره او شادروان کاپیتان سیروس قایقران،امیرافتخاری و بعدها بهزاد داداش زاده بازیکنان فیکس تیم ملی شدند و محمودفکری،حمیدرضامنصوری،امیدهرندی ،محمداحمدزاده و.....هم به تیم ملی دعوت شدند .
در عین حال مربیانی هم چون بهمن صالح نیا و مجیدجهانپور در کادر مربیان تیم ملی فوتبال و احمدصومی به کادر مربیان تیم ملی فوتسال راه یافتند.
در آن زمان تیم ملوان بندر انزلی پنج دوره پیاپی فینالیست جام حذفی و دو دوره قهرمان این جام شد و به جام باشگاه های آسیا راه یافت که اقتدار و مدیریت زهرابی در تمام این موفقیت ها کاملا به چشم می خورد و پررنگ بود.
مرحوم زهرابی به جهت مراودات بین المللی،مسافرت های خارجی و دیدن دنیا از تفکرات کلاس بالا بهره می برد .آرزوی او اعتلای فوتبال گیلان و برگزاری رقابت های بین المللی در استان بود.
زهرابی برای تحقق آرزوهایش،جام بین المللی خزر را با حضور تیم های آسیای میانه و تیم های درجه یک گیلان و ایران، در رشت برگزار کرد که استقلال تهران در آن جام قهرمان شد.
ازسوی دیگر؛ تکریم خبرنگاران و تخصیص امکانات به آنان در جام خزر و سایر رویدادهای استانی و کشوری و درک جایگاه رسانه های گروهی و خبرنگاران ورزشی از خصوصیات بارز ایرج زهرابی بود.
در دوره مهندس زهرابی درب هیات او همیشه به روی همه خبرنگاران باز بود و در واقع دوران ریاست او از این لحاظ در تاریخ هیات های فوتبال استان زبانزد بود .
شادروان ایرج زهرابی در عمل ثابت کرد که مدیریت باید در خون انسان باشد و موفقیت اتفاقی نیست.در دوران ریاست او در هیات فوتبال، مردان بزرگی چون محمدعلی رافع،غروی،شاملی،جهانپور واستادبیژن تیزکار با او همکاری می کردند و دوران طلایی فوتبال شمال را رقم زده بودند.
در دهه 60،لیگ گیلان به مدد مدیریت زهرابی و همکارانش طلایی ترین دوره خود را تجربه کرد و خاطره بازی های ماندگار لیگ استانی در آن زمان هرگز از خاطره ها نخواهد رفت و بسیاری از بازیکن های درجه یگ گیلان و حتی روسای بعد از زهرابی محصول همان لیگ طلایی در مسندهای داوری و بازیگری بوده اند.
زهرابی «مدیریت ژنتیک» داشت چون بعد از ریاست در هیات فوتبال،در کرسی مدیریت باشگاه استقلال رشت هم غوغا کرد و این باشگاه را به لیگ برتر فوتبال ایران رساند.
وی با آوردن شادروان ناصرحجازی به تیم استقلال رشت شور و شوق عجیبی در فوتبال گیلان راه انداخت و روح حرفه ای گری را به باشگاهداری گیلان تزریق کرد .
بنیانی که او در استقلال رشت بنا نهاد زیرساخت باشگاه های پگاه و داماش را طرح ریزی نمود و یادگارهای او هنوز که هنوز است در فوتبال استان به چشم می خورد.
زهرابی با حمایت کامل از خبرنگاران و حتی با پرورش یک فرزند دست به قلم به نام آرتین،دین خود را به جامعه خبری و رسانه ای ایران ادا کرد و همیشه حامی گزارشگران و خبرنگاران رسانه ها بود و هرگز در این راه گزینشی عمل نمی کرد.
این مرد بزرگ،شالوده فوتبال مدرن گیلان را ریخت و شاید اگر امروز در گود فوتبال بود با چند تلفن به فدراسیون ، بسیاری از مشکلات فوتبال گیلان را حل می کرد.
مهندس ایرج زهرابی مقتدرترین و موفق ترین رییس هیات فوتبال تاریخ گیلان بوده و مشابه او دیگر زاده نخواهد شد. او خیلی زود به دلیل بیماری سرطان از بین ما رفت و پرواز ابدی او ضربه بزرگی به کالبد نحیف فوتبال استان بود.
کامران جعفری، گزارشگر فوتبال و فعال رسانه ای