به گزارش پایگاه خبری تحلیلی نوداد گیل : هر مشکلی که در جامعه  بروز میکند درد مشترکی است که حتما جمع زیادی از احاد جامعه با آن درگیرند و آسیب روحی ناشی از آن در خانه و خانواده و در ادامه درجامعه تسری مییابد .

اگرچه در کشورمان همه ی کسانی که عامل بروز بحران هستند به طریقی آن را حواله نقصان در سیستم می کنند اما یادمان هست که همهی دریافت کنندگان وام های چند صد میلیاردی ،زمین خواران بزرگ ،قاچاق بی رویه ،فرار مغزها ،بالاترین سرانه مصرف آب و انرژی و بزک و دوزک چهره و بریدن دماغ و بسیاری دیگر از پدیده های زشت دنیا را آدم هایی یک جامعه وسیستم انجام می دهند .

همانهایی که در خانه تربیت میشوند و شکل و محتوای نگرش شان را از آموزه هایی میآموزند که نسل به نسل در جامعه جریان داشته و بعبارتی در عرض چند سال بروز و ظهور پیدا نکرده است .

شکی نیست که سیستم حاکمیتی هم با سیاست گذاری های خود بر روند شکل گیری مناسبات اجتماعی و نگرش های مردم تاثیر گذار بوده و بواقع در برخی اوقات با این ابزار جامعه را به سوی مانایی ارزش هایی که بنظر آنان برای حاکمیت موثر است هدایت میکند .

همان هژمون فرهنگی ای که آمیزه ای از اجبار و اکراه و تمایل افراد به پذیرش را با برخی داده های حاکمیت همسو کرده تا در فرایند آن بتواند هم امنیت اجتماعی را سبب شود و هم تداوم شاکله های فرهنگی را در بین مردم تسری دهد .

از آن سو باید این مهم هم از ذهن مان دور نشود که مردم در بسیاری از مواقع با فشار از پایین حاکمیت را دچار چالش های اساسی کرده به طوری که حاکم ناچار میشود در جهت خلاف برنامه و سیستم مدیریتی خود تغییر ذائقه داده و به آن تربیتی تن دهد که جامعه در طی اعصار متمادی با خود آروده است .

با این مقدمه می خواهم بگویم که همه ی مشکلات جامعه متاثر ازحاکمیت و دانش مدیران بالادستی نبوده و مردم هم موثر و مقصر در بروز پدیده های اجتماعی ای که نام بردم هستند .

بطور روشن همین مشکل بانک ها که اساسا اسلام با پروژه ربا خواری و برداشت سود از پول بشدت مخالف بوده و دهنده و گیرنده آن را مستوجب جهنم می داند .

حال چه شده که پس از 36 سال از استقرار انقلاب اسلامی از اسلامش در این بانک ها خبری نیست و بانک کشاورزی هم در سراسر کشور برای خودش قصرهایی بنا کرده که اگر اعلاحضرت در قید حیات بود از دیدن آن شرم

میکرد .

یعنی می شود باور کرد که بانکی برای خدمت به ضعیف ترین اقشار جامعه دایر شود و بعد با بهره بانکی از این تیکده های جامعه چنین قصرهایی دایرکنند که کارکنانش با کولرهایی که لحظه ای خاموش نمی شود  به خادمی کشاورزان مشغول شوند !.

البته که دراین سیکل معیوب کارکنان بانک ملی همه اشان ازعرش کبریایی آمده اند و همسو با فرشتگان آسمانی به تراکنش و پراکنش راستی و نیکو خصالی مشغولند و هرگز از درون آن وام های صوری خارج نشده که اخیرا اعلام کرده اند هر فرد متقاضی تسهیلات 24 درصد 20 میلیونی و 22درصد 10 میلیونی حتی همسرشان هم نباید قرانی معوق داشته باشند .

این همان افراطی است که در بسیاری از مواقع ما را از سر دیگر بام پرت میکند و همه اش برای آن است که یه جورایی دست اقشار اسیب پذیر را ازتسهیلات بانکی کوتاه  کنند .

در صورتی که اساسا بانک ها با همین خرده سپرده های مردم متوسط و ضعیف است که قصرها بنا نهاده و وام های میلیاردی را به جیب متمکنین جامعه همان هایی که رییس تا دم در بانک بدرقه اش میکند ،میریزند تا آنها از این رانت در خلاف جهت توسعه اقتصادی کشور بهره ببرند .

خدا خاوری ها را برای ملت ایران نگه دارد و بنظرلایق آن بوده ایم چرا که وقتی دکتر احمدی نژاد خواست بهره بانکی را به زیر ده درصد برساند چه الم شنگه ای که به پانکردند تا منافع کله گنده ها به خطر نیفتتد ،خواست کارشناسان جهاد کشاورزی را از جلوی کولرها و بخاری های گرم ادارات به مزارع گسیل دهد ،چه بلوایی نکردند ،خواست  جریان سازی برخی مجلسی ها را که از مردم رای گرفتند و در دامن اقویای قدرت قرار گرفتند افشا کند چه بازی پوپولیستی ای به پا نکردند ،خواست با اسراییل که عزراییل جامعه بشری نام گرفته در بیفتد و گفتند تو امام حسن را ندیدی که چطور با حاکم جور تدبیر کرد و امید داد !مماشات کن و جامعه را دچار هیجان بی دلیلی نکن ،خواست عده های را در داخل که با سلام و صلوات به چپاول گری ثروت ملی مشغول بودند معرفی کند که گفتند این حرفها چیه که هی  بگم بگمراه انداختی .

وبعد مگر شماها گذاشتید و همراهی کردید که مدرکی روشود و جریانی افشا شود ،وانگهی شماها که در این 30 سال همیشه مدیر و مجلس نشین بوده اید آیا تاکنون هیچ مفسده ای را عیان کرده اید که مردم بدانند خواستی برای مبازره بافساد در جامعه وجود دارد !

اما چرا در این مقاله به این مقوله هاپرداخته شد و این همه از سیستم و ساختار تربیتی گفتیم ،داستان از این قرار است که چندی پیش اداره موافقت نامه ای را با بانک ملی همین شعبه بغلی برقرار کرد که چون حقوق کارکنان از طریق این بانک واریز میشود آنان میتوانند از 5 تا 20 میلیون وام با بهره 24 و 22 درصد دریافت کنند .

ما هم چون با حقوق یک میلیونی به این وام نیازمند بودیم ضامن اداری و تسویه بانکی را در همه ی بانکها ارائه دادیم که این بانک خدمتی ارائه دهد .

اما به ناگاه بانک اعلام کرد که بر اساس بخشنامه جدید همسرشما هم نباید در هیچ بانکی معوق داشته باشد ،این مسئله ضمن اینکه تکدر شدید متقاضی را فراهم کرد به مشاجره لفظی با رییس انجامید وحالادیگربنظر تیم بانکی منسجم شده بود تابه هر کسی این وام را بدهد وبه او از در کنار کاراداری اهل رسانه هم بوده پرداخت نکند .

جالب آنکه بازرسی کل هم از این بخشنامه متعجب بود و گفت باید ما را در جریان آن قرار می دادند که حداقل بحران پیش روی به  کاهش مشتریان نیانجامد.

حالا تعجب در این است که تعهد اداره کل ،ضامن اداری ،ضمانت وام گیرنده و تفاهم نامه دو طرف را که داشتم ،همگی یک طرف نداشتن معوقه همسردر سایر بانک ها از عجایب بانک ملی است که اگر سایر بانک ها به آن اقتدا کنند شک نداشته باشند که هیچ قسطی معوق نخواهد شد.!

وآنها به نظر نیاموخته اند که انسان ها در خانه تربیت می شوندودر جامعه به ایفای نقشی می پردازند و این پدران و مادران هستند که با تعالیم خود بعنوان کاریزمای فرزندان عمل کرده و رسوب استبداد تاریخی هم به این تادیب ملحق میشود.

لذا آنگاه در پرداخت معوق بانک از این تربیت تاریخی قرض میگیرند نه اهرم های فشار و قهریه بانک ها .

اگر بنا بود بانک با چفت و بست کردن راههای نفود به امال خود میرسید اکنون در جامعه جهانی این همه تفکر انتحاری و داعشی بروز پیدا نمی کرد .

بعد اینکه بچه های بالای بانک باید یادبگیرندکه انسان اشرف مخلوقات خوی ظلم ستیزی داشته و دروقت مقتضی بساط ظالمین ومتکبران را که با نیازمندان جامعه به کبر و غرور سخن میگویند و بین مردم فرق قایل می شوند درهم خواهند پیچید و این دیر نیست ،زیرا خداوند بهترین مکرکننده است.

  حبیب محمدپور