به گزارش پایگاه خبری تحلیلی نوداد گیل :تغییر ملیت وپشت کردن به وطن و آب و خاک به هر علتی که اتفاق بیفتد بدون تردید از پدیده های زشت و نابخشودنی ای است که یک فرد متشخص و بااصالت انجام دهد.
حالا اگراین فرد یک قهرمان ملی در عرصه ورزش و علوم عقلی و نقلی باشد حتما باید به آن جور دیگری نگریست که محصول سال ها هزینه یک کشور و دغدغه های مردم آن است.
به این مفهوم که گاها بخشی ازمردم درهنگامه تنگناهای مالی کارهای عوضی زیادی را صورت می دهند که اصولا با شرافت انسانی جور درنمی آید .
یا اینکه بخشی از مردم برای چشم هم چشمی و سری در سرها درآوردن ویا تعرفه خود در جامعه،کسب ثروت و موقعیت شغلی را بهترین راهکار یافته و لذا در این مسیر هر کاری را انجام می
دهند .
شاید در سال های متمادی گذشته هزاران ایرانی با خروج از کشور و تغییر ملیت به مردم خود پشت کرده باشند و برای این کارشان هم توجیهاتی داشته باشند وآب از آب هم تکان نخورده باشد .
اگر چه کار آنها هم به مصداق یک ضد فرهنگ برای جوامع ارزشی محسوب می شود ،اما فرض می کنیم که اینها اساسا ارزش ، دین و آرمان برایشان به پشیزی هم نمی ارزد و ارزش برای آنها پول ،شهرت و زندگی برای زندگی است .
اما بایدبرای پناهندگی و تغییر ملیت قهرمانان ورزشی که محصول سال ها نظارت و ممارست درتمرینات و آموزش اصول روان شناختی واساسا توجیه و تفهیم اینکه بعنوان نمایندگان و نماد یک ملت در آرودگاههای بین المللی می باشند نگاه دیگری داشت .
چرا که قهرمانان ورزشی به جهت اینکه در دید عموم قرارداشته و بعضا هم از محبوبیت بسیاری برخوردارند بار منفی کار آنان در کاهش اعتماد به نفس مردم نیزحایز اهمیت است .
بدون تردید یکی از عوامل عمده اینکه جوانان ما در دام تبلیغات غربی ها می افتند اطلاع رسانی ضعیف صدا و سیما ، روزنامه ها و ساختارهای مدیریتی کشورند که در آگاهی بخشی به جامعه ی جوان دچار ناهمگونی هستند .
البته شاید این بخش ازارکان آگاهی بخشی جامعه هم به جهت ضعف بنیه مالی ناچارند آن اخباری را انتشار دهند که بتواند بازار فروش و تبلیغات آنها را فراهم آورد .
در این هنگام است که دولت باید احساس مسئولیت کرده و با تزریق اعتبارات خاص برای آنهایی که تشویش ارزش ها و ملاک های اعتقادی و ملی را دارند روند اطلاع رسانی را بهبود بخشند تا جوانان فرهیخته ورزشی و علمی در دام تبلیغات آنها قرار نگیرند.
بایدخاطرمان باشد که تغییرواستحاله فرهنگی مشمول مرور زمان بوده و اگر چنین پدیده ای در جامعه اتفاق بیفتد بی شک به بسیاری از حوزه های روان شناختی مردم آسیب وارد کرده و تبعات آن در دراز مدت نسلی را به سوی انحطاط اخلاقی سوق خواهد داد .
پس باید با حساسیتی دوچندان به قطره قطره آسیب های اجتماعی توجه کنیم تا سیلابی را که مستلزم هزینه های بسیار وویرانی های غیرقابل جبران است شاهدش نباشیم .
محمد پور بی بالان