اگر چه پاسگاه کلاچای هم بسیار دیر در را باز کرد و حاضر شد فرد زخمی را پشتیبانی کند اما این نکته عیان شد که اوباش گری همانند بسیاری از پدیده های زشت اجتماعی متاثر از بحرانهای مختلف روحی و روانی در جامعه در حال گسترش است.
اینکه یک جوان بهردلیلی بوسیله چند نفر به قصد کشت مورد هجمه قرار میگیرد و مردم هم قادر به حمایت از او نباشند، مبین آن است که این پدیده زشت در حال تبدیل شدن به مافیای عمق یافته میشود .مدعای این سخن انکه مردم میگویند اگر ما در حمایت از فرد صدمه دیده شهادت بدهیم این افراد اوباش مهاجم حتی قادرند از درون زندان ما را مورد تهدید و آسیب قرار دهند .
این یعنی انکه اوباش و افراد شرور از درون زندان عواملی را در بیرون دارند که مانع همکاری مردم میشود .شنیده ها حکایت دارد که در دو سال اخیر دسته هایی از جوانان در سواحل دریا و پیرامون شهر کلاچای ناامنی هایی را ایجاد کرده و می کنند که باید دادستانی و نیروی انتظامی به شکل ضربتی مانع از رواج این پدیده زشت شود .
با این وجود باید تاکید کرد که اوباشگری تنها با برخورد فیزیکی قابل علاج نبوده و ضرورت دارد در زندان هم کارهای فرهنگی گسترده ای صورت پذیرد تا شاهد گسترش روزافزون این پدیده زشت و ناامنی در جامعه نباشیم .