جمعه 31 فروردین 1403        پایگاه خبری تحلیلی نوداد گیل

دری به آن تخته ای بخورد که ترامپ دوباره همینجوری یکهویی بیاد و به برجام برگردد و یا بگوید تحریم ها را برمی داریم و یا کم فروش ها و گران فروش ها با برگشتن به روح پاک خود، پاک دستی پیشه کنند و نهایت اینکه همینجوری بیخودی بحران از سرمان بدررود.

مرغ ابابیلی ،اسب سفیدی ،منجی آهویی ،شکافتن طاق کسرایی ،عصایی از یه جایی دربیاد و اگر همه ی اینها نشد زمان بازایستد تا دولتمردان در خواب نازمردم به ترمیم کاستی های اقتصادی بپردازند و اگرهم شد کمی به فرهنگ توجه کنند که بنیان همه چیز است .
بواقع اگر دولت راستکردار بود و می خواست چنین بحرانی را از سر مردم بدر کند در گام اول باید به چشم انداز خود در 5 سال پیش نظری می انداخت ؛آنجا که از گل و بلبل گفت و وعده صد روزه داد وسپس در دوره دوم ریاست جمهوری هم از بهتر از پیش شدن اوضاع گفت و نه آن شد و نه این و اکنون تمام تلاش اش آن است که بازار به رکودی دیگر برسد، رکودی که درآغاز دولت تدبیر و امید همه از انفجار اش در روزها و ماههای آتی گفتند و گوش شنوایی بر آن نبود .
و تدبیر نکردد و یا نخواستند، نتوانستند و نگذاشتند و به قول آن رییس جمهور هر 9 روز یک بحران برایش درست کردند و خلاصه دانستیم که روبراه نخواهیم شد و به اینجا رسیده ایم که شاعر شیرین سخن گفته : گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ی من ...آنچه البته به جایی نرسد فریاداست
بدون تردید شاه کلید حل بحران اقتصادی کشورمان در چینش فله ای مدیران دستگاههای اجرایی است که البته در پس از جنگ همواره با آن مواجه بوده ایم و در این دولت به اوج ونهایت خود رسیده ایم .
یه روز دل مان خوش شد که زنان را به کرسی های بالا رسانده ایم و یه روز جوانگرایی را و روزی مشاوران جوان که اساسا حرفی مفتی در ساختار است .
 معنی ندارد که  یک جوان 18تا20 ساله یکهویی با یه لیسانس درپیت از وسط خیابان بدون هر گونه تجربه مدیریتی بیاد به وزیر، استاندار و فرماندار مشاوره بدهد که راه و بیراه این است وآن !!.
به این سخن که وقتی ساختار جامعه از بنیان درست و اصولی چیده نشده باشد ،کارشناسان آن هم نه اینکه دل به کار نمی دهند ؛بواقع این کاره هم نیستند که توان ساماندهی داشته باشند .
چون آنها هم از این نظام آموزشی درهم گسسته و درهم تنیده اند که برای یک عضو هیات علمی شدن اش زمین را به آسمان می دوزند و یا کارشناسان جهاد که هر چه افزایش تولید و فن آوری مدرن است را بی خیال شده وآدم های توی خیابان و  روستا بانی فرایند توسعه شده اند .
شما درگیلان الانه دو نوع برنج کشت می کنید که بهترین در کشور است ؛هاشمی و علی کاظمی،اینها اسم دو کشاورز است که با برچین برنج های کشت شده در مزرعه خود به آن رسیده اند؛حالابه نظر شما صدها کارشناس مرکز تحقیقات برنج چیکاره اند ؟.
چای هم همین است ،هر ساله  از سطح زیر کشت اش کاسته می شود و هیشکی به خودش نمی گیرد که ای بابا ،گیلان که از جهت کشاورزی و زیست بوم آسیب ببیند ،همه ی کشور دچار زیان خواهد شد.  
خب بهتره به بسته حمایتی بپردازیم که دولت در اجرای این پروژه یک حباب بزرگ را بر حباب بازار افزوده و با شانتاژ و فرافکنی می خواهد بگوید که به فکر شما هستیم .
به این مفهوم که اگر دولت راستکردار بود، می توانست و می تواند درآن سایر لعنتی و یا اضافه کار کارمندان و کارگران با حقوق  پایین 3 میلیون تومان ، یارانه ای را قرار می داد، بدون اینکه بازار از آن اگاه بشود ویا خود دولت چند ماه پیش ترتبلیغ اش را کرده باشد .
یعنی دولت که همواره از بار روانی گرانی ها و حباب آن می گوید ،خود با تبلیغ مداوم بسته حمایتی ناخواسته بر تشویش و نگرانی مردم و بازار کمک نکرده باشد.
دولت می داند که با این داروی تقویتی تنها اشتهای مردم را تحریک کرده و در اساس راهبردی نیست که بتواند کاهنده بحران باشد ،فقط روزمرگی ای است وگذر روزگار .
بهرروی با ادامه این روش و منش هرگز به اهداف و آرمان هایمان نخواهیم رسید، مگر آنکه حاکمیت در نوع نگرش خود به فرایند انتخاب نمایندگان مجلس، انتصاب مدیران اجرایی و حمایت از بخش خصوصی بازنگری بنیادین داشته باشد .                                                                                                    حبیب محمد پورر بی بالان