شنبه 1 اردیبهشت 1403        پایگاه خبری تحلیلی نوداد گیل

به گزارش گروه دریافت خبر پایگاه خبری تحلیلی نوداد گیل : گفته می شود ایده اتصال دریای شمال به جنوب ایران از زمان ناصرالدین شاه وجود داشته است اما مهندس «هومان فرزاد» اولین کسی بود که این رویای بلندپروازانه را به روی کاغذ آورد. وی در سال ۱۳۴۵ (ه.ش) طرح کانال آبی «ایرانرود» را به سازمان پژوهش‌های علمی و صنعتی ایران ارایه داد. در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در مقاطع‌ای زمزمه‌هایی از اجرایی‌شدن این طرح در دولت‌های موسوی، هاشمی و خاتمی شنیده شده‌است اما این محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهور وقت ایران بود که در سال ۱۳۹۱ طرح انتقال آب دریای خزر (دریاچه کاسپی) به استان‌های مرکزی از جمله سمنان که زادگاه وی بود را کلید زد. در آن سال اجرای مقدمات طرح ملی انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی ایران (در ابتدا استان سمنان و سپس قم و اصفهان) برای مصارف خانگی، کشاورزی و صنعتی با پیمانکاری شرکت «اروندان» جدی شد ولی خیلی زود با مخالفت کارشناسان، فعالان محیط‌زیست، رسانه‌ها و به دلایلی این طرح متوقف شد.

برآورد اعتبار اولیه این طرح (با حجم سالانه ۲۰۰ میلیون متر مکعب انتقال آب) در فاز اول، ۲۰ هزار میلیارد ریال بود که شامل استقرار آب‌شیرین‌کن و احداث خط انتقال می‌‌شد و مدت زمان اجرای آن نیز ۲۴ ماه تا ۳۰ ماه پیش‌بینی شده بود. طبق برآورد‌ها، طول خط انتقال ۱۸۴ کیلومتر بود که ۷۲ کیلومتر در مسیر شالیزاری و مرکبات، ۴۱ کیلومتر در مسیر جنگل انبوه هیرکانی، ۲ کیلومتر در زمین‌های بایر با شیب‌های تند و ۶۹ کیلومتر مسیر در منطقه کوهستانی قرار داشت. قرار بود این طرح از ارتفاع ۲۱ متری از سطح دریا از منطقه گهرباران ساری (استان مازندران) آغاز ‌شود و از البرز مرکزی بدون احتساب حفاری تونل از ارتفاع ۲۹۰۰ متری از سطح دریا (با احتساب حفاری تونل از ارتفاع ۲۱۹۵ متری از سطح دریا) بگذرد و در ارتفاع ۱۳۰۵ متری از سطح دریا به سمنان برسد.

این طرح که رفته‌رفته به فراموشی سپرده می‌شد با سفر ابتدای سالجاری روحانی، رئیس جمهور ایران به استان سمنان یک بار دیگر مطرح شد و گویا این بار رئیس دولت یازدهم برای اجرایی شدن آن بیش از روسای دولت‌های قبل مصمم است. آن طور که گفته شده، آب ابتدا در حوضه مبدأ (ساحل دریای خزر) شیرین سازی شده و سپس با پمپاژ به وسیلۀ لوله و کانال به استان سمنان انتقال می‌یابد اما متاسفانه این طرح بدون توجه به اینکه استان سمنان به چه میزان آب نیاز دارد و آب انتقال داده شده قرار است به طور مشخص به چه شکل و به چه مصارفی برسد مطرح شده درحالی که تاکنون هیچ تلاشی برای امتحان و حتی مطالعۀ روش‌های تامین آب در استان سمنان همچون استفاده از منابع تجدید شونده و تصفیه فاضلاب‌های شهری و روستایی انجام نشده است.

سوال مهم‌تری که برخی کارشناسان محیط‌زیست از رئیس جمهور و موافقان اجرای این طرح می‌پرسند این است که «چرا سمنان؟». کدام یک از استان‌های دامنۀ جنوبی رشته کوه البرز (تهران، البرز، قزوین، زنجان و سمنان) با مشکل کم‌آبی بیشتری مواجه است و نیاز بیشتری برای انتقال آب دارد؟ آیا سمنان در رده اول این فهرست است؟

پرفسور کردوانی؛ مخالفِ موافق

پرفسور پرویز کردوانی، جغرافیدان و پدر علم کویرشناسی ایران که خود متولد استان سمنان (گرمسار) است و در ابتدا از مخالفین سرسخت این طرح به شمار می آمد، این روزها در گفتگو با رسانه‌ها نرمش نشان داده و از میان به قول خودش بدتر (انتقال آب خلیج فارس با طی مسافت ۷۲۰ کیلومتر به ۱۳ استان) و بد (انتقال آب دریای خزر با طی مسافت ۱۸۰ کیلومتر به سمنان)، موافق بد است! وی معتقد است که دلایل مخالفت مخالفان بی‌خود است! «می گویند نمک در دریا اضافه می شود؛ می گویند در این مسیر درخت باید قطع شود؛ که این‌ها فقط حرف است. محیط‌زیست زمانی که حیات وحشش نابود شد و هوای شهرها آلوده شد کجا بود؟ وقتی ۷۲۰ کیلومتر آب از خلیج فارس قرار است به ۱۳ شهر برسد، از دریای مازندران با ۱۵۰ کیلومتر فاصله این آب انتقال پیدا نکند به این خاطر که درخت‌ها قطع می‌شوند؟ چطور با انتقال آب از جنوب مخالفتی ندارند؟ معلوم می‌شود که تمام این دلایل سیاسی است. من اصولا با انتقال آب مخالف بودم ولی وقتی طرح انجام شد، می‌گویم چرا به یک جا بدهیم به یک جا ندهیم؟ وقتی شورترین آب که آب خلیج فارس باشد را داریم شیرین می‌کنیم و ۷۲۰ کیلومتر انتقال می‌دهیم، چرا از آب دریای مازندران که کمتر شور است و فاصله‌اش کمتر است استفاده نکنیم؟

«کهرم؛ مخالف، موافق ارزیابی دقیق‌تر»

اسماعیل کهرم، دکترای محیط‌زیست طبیعی در گفتگو با رسانه‌ها معتقد است که عواقب و نتایج اجرای این طرح برای محیط‌زیست منطقه چه در مبدا، چه در مسیر و چه در مقصد باید بررسی دقیق شود. «این طرح کار بسیار گرانی است چون کارخانه‌های آب شیرین‌کن بسیار گران و پر‌هزینه هستند و همچنین نمک باقی مانده از شیرین کردن میلیون‌ها متر مکعب آب دریا می‌تواند مشکلات بسیاری را در مبدا ایجاد کند. نمکی که از فعالیت کارخانه‌های آب شیرین‌کن باقی می‌ماند به طبیعت برمی‌گردد و حیات را تا شعاع چندین کیلومتری تحت شعاع قرار می‌دهد و زندگی گیاهان و جانوران را با خطر مواجه می‌کند. عواقب این انتقال آب باید در سه بخش مورد بررسی قرار بگیرد: اول؛ آبی که از خزر گرفته می‌شود مقدار زیادی نمک را برمی‌گرداند که اگر به دریا باز گردد غلظت نمک را در آب منطقه بالا می‌برد و اکوسیستم ساحل را تحت تاثیر قرار می‌دهد و اگر در خارج از دریا تخلیه شود مشکلات دیگری را برای منطقه ایجاد می‌کند. دوم؛ این طرح در مسیری که آب از آن باید رد شود نیز مشکلاتی را در اکوسیستم ایجاد می‌کند. و سوم؛ باید بررسی شود که آب انتقالی در منطقه‌ای که آب واردش می‌شود چه تاثیراتی خواهد گذاشت. کویر بیابان نیست که زمینی لم یزرع و کاملا بی‌استفاده باشد بلکه دارای ارزش‌های زیستی بسیاری از جمله کانی‌ها، مواد معدنی، حیات وحش، گیاهان، جانوران و… است و علاوه بر این کویر خود یک جاذبه گردشگری محسوب می‌شود که می‌تواند ارزش اقتصادی بالایی داشته باشد.

«آخانی‌ سنجانی؛ مخالفِ مخالف»

دکتر حسین آخانی‌ سنجانی، استاد تمام دانشکده زیست‌شناسی دانشگاه تهران مخالف سرسخت اجرای این طرح است. «اینکه ما آب را در جای دیگر شیرین کنیم و با هزینه و خسارت‌های سنگین زیست‌محیطی به جای دیگری انتقال دهیم تا در کویر کشاورزی کنیم، باید به شما بگویم این یک اقدام احمقانه خواهد بود. در سه دهه اخیر به دلیل فراگیر شدن طرح‌های سد و انتقال آب در کشور تعداد زیادی شرکت ایجاد شد. این شرکت‌ها که خود به دو گروه شرکت‌های مطالعاتی و شرکت‌های اجرایی تقسیم می‌شوند، در حال حاضر با توجه به بالا‌گرفتن اعتراضات به پروژه‌های سدسازی و انتقال آب نگران منافع خود هستند و طبیعی است تلاش کنند از فرصت‌های ایجاد شده برای پر کردن جیب خود استفاده کنند. به نظر می‌رسد، آغاز دوباره طرح‌های مطالعاتی این پروژه عظیم، بیش از هر چیز مبالغ هنگفتی از بیت‌المال را عاید مجریان باسابقه و بانفوذ این گونه طرح‌ها کند و از سوی دیگر در صورت اجرای این طرح خسارت‌های زیست‌محیطی سنگینی نظیر آنچه بر سر کارون، دریاچه ارومیه و… آمد، بر سر دریای خزر و تالاب های بی نظیر آن بیاید.

«خزر، دریای مشاع»

بی‌شک کنش استخراج آب از دریای خزر با تمام حساسیت‌های حقوقی، سیاسی و محیط‌‌زیستی آن بدون واکنش از سوی همسایگان شمالی ایران نخواهد ماند. دریای خزر میان پنج کشور ایران، روسیه، ترکمنستان، قزاقستان و جمهوری آذربایجان مشترک است و پس از تعیین رژیم حقوقی خزر توافق شده که هرگونه بهره‌برداری و عملیاتی در این دریاچه باید با توافق همگانی انجام شود. پس باید منتظر ماند آغاز اجرای این طرح و بهره‌برداری بدون توافق رژیم حقوقی خزر از آب این دریاچه و انتقال آن به منطقه‌ای دیگر با عکس‌العمل شدید کشورهای عضو و البته صاحب حق در دریای خزر همراه شود.

مدیریت تقاضا یا مدیریت عرضه آب؟

مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، طرح شیرین‌سازی و انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی ایران را در سال‌های پیش مورد بررسی قرار داده است. «شاید بتوان با بخشی از هزینه‌های سرمایه‌گذاری و بهره‌برداری طرح مذکور با افزایش بهره‌وری و مدیریت تقاضای مصرف آب در بخش‌های موجود به میزان لازم، کمبودها را جبران کرد. راهکار مذکور علاوه بر پایداری بیشتر و هزینۀ کمتر، چالش‌های زیست‌محیطی ناشی از شیرین‌سازی و انتقال آب را نیز به دنبال نخواهد داشت. از طرف دیگر وجود احتمالی صنایع آب‌بر قابل انتقال به خارج از استان سمنان می تواند در کاهش نیاز صنعت این استان در افق طرح نقش به سزایی را ایفا کند. به عبارت دیگر وجود صنایع آب‌بر قابل انتقال به خارج از استان نباید در محاسبه نیاز آبی صنعت در شیرین‌سازی و انتقال آب از دریای خزر لحاظ شود. البته لازم به ذکر است که تایید یا رد موارد مذکور نیازمند بررسی‌های دقیق‌تر است و حداقل انتظار می‌رود که گزینه‌هایی مشابه این گزینه‌ها در انتخاب گزینه‌نهایی طرح، لحاظ شوند. در انتها قابل ذکر است که با توجه به کمبود آب در کشور، وقوع خشکسالی‌های اخیر و افزایش نیاز مصارف بخش‌های مختلف، در گزینه‌های گوناگون تامین آب مناطق مختلف کشور علاوه بر مدیریت عرضه، به مدیریت تقاضا و افزایش بهره‌وری نیز باید توجه کافی مبذول داشت. بهره‌وری پایین مصرف آب در بسیاری از بخش‌های کشور، تغییر دیدگاه از مدیریت عرضه به مدیریت تقاضا را به عنوان گزینه‌های برتر تامین آب، مطرح ساخته است».

اثرات زیست‌محیطی و تبعات آن

با اجرای طرح انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی ایران و طور مشخص استان سمنان، بخش عظیمی از جنگل‌های باستانی ایران (۹۴ هکتار) در مسیر انتقال لوله یا کانال آب نابود خواهد شد. باید پیش از اجرای این پروژه، ضرر زیست‌محیطی و البته اقتصادی ناشی از قطع درختان جنگل‌های هیرکانی ارزیابی شود. دود نابودی این جنگل‌ها دیر یا زود به چشم همه ایرانیان و حتا خود سمنانی‌ها خواهد رفت. متاسفانه ارزش ریالی و معنوی یک اصله درخت در جنگل هیرکانی شمال ایران و اکوسیستم این جنگل باستانی به راحتی قابل تخمین نیست تا بار مالی و معنوی واقعی اجرای پرژه‌های عمرانی همچون سدسازی یا احداث بزرگراه‌ها و یا اجرای پروژه انتقال آب مشخص شود.

آب خزر، چراغی که به خانه رواست

به فرض که این طرح هیچ خطری برای اکوسیستم دریای خزر نداشته و آسیبی به محیط‌زیست و جنگل‌های هیرکانی نزند؛ وقتی بسیاری از روستاهای شمال کشور به ویژه در ارتفاعات از آب آشامیدنی محروم هستند و قرار است با هزینۀ سرسام آور آب دریا شیرین شود، چرا آب شرب مردم صبور و پرتلاش حاشیه دریای خزر تامین نشود؟ اگر این کار شدنی‌ست چرا بسیاری از زمین‌های کشاورزی شمال کشور به دلیل کم‌آبی از بین می‌روند و تاکنون دلسوزی پیدا نشده‌است؟ چرا آب‌رسانی به دشت‌های گرگان و گنبد که در کنار ساحل دریا، تشنۀ آب هستند در دستور کار دولت قبل و دولت یازدهم نبود و نیست؟

پرسش‌هایی که دولت باید پاسخ دهد

پرسش‌هایی وجود دارند که خواب را از چشمان نگران کارشناسان و به ویژه فعالان محیط‌زیست ربوده است؛ اینکه اثرات منفی آلودگی آب دریا در ناحیه برداشت آب (دریای خزر) چه خواهد بود؟ با نیروی الکتریکی کدام نیروگاه، آب شیرین‌کن‌ها کار خواهند کرد و با کدام نیرو، آب شیرین‌ شده تا ارتفاع حدود ۲ هزار متر بالا برده خواهد شد تا به فلات مرکزی ایران برسد؟ زمین‌هایی که در طول مسیر انتقال تغییر‌کاربری می‌یابند چقدر هزینه برای دولت خواهند داشت؟ اگر مردم استان سمنان (زادگاه روحانی و احمدی نژاد) از آب استفاده بهینه داشته باشند نیازی به انتقال آب از دریای خزر خواهد بود؟ بهتر نیست به جای صرف بودجه عظیم برای ایجاد مسیر انتقال آب که خطرات زیست‌محیطی بسیاری برای اکوسیستم شمال ایران دارد، براساس توان اکولوژیکی استان سمنان برنامه‌ریزی کنیم؟ چرا باید برای آب‌رسانی به یک منطقه، اکوسیستم منطقه دیگری را دستخوش تغییرات کنیم و باعث نابودی محیط‌زیست سرسبزترین و خوش آب و هواترین منطقه ایران شویم؟

هنوز پرسش‌های بی‌پاسخ بسیاری مانده که دولت به آنها پاسخ نداده است و عجیب آنکه اصرار دارد با اجرای طرحی که مخالفان بسیاری دارد و برای اجرای آن مطالعات کافی انجام نشده و اثرات منفی، سنگین و در مواردی غیرقابل بازگشتی برای محیط‌زیست کشور خواهد داشت؛ آب، سببِ عمران، آبادانی و پیشرفت استان سمنان را فراهم کند!

 

 

یادداشت از علی رمضانی کینچاه، مدیرمسئول پایگاه خبری شمال ما