پنج شنبه 20 اردیبهشت 1403

نه اینکه اینان  در ۴۴ سال گذشته آموزه های پیشین را بکار نگرفتند که آنها از مرز خودکفایی در تولید چای گذشته بودند و نه توانستند آن داشته هارا پاس بدارند و اجازه ندهند سطح زیر کشت چای کاهش یابد.

نه اینکه در ناکارآمدی تمام این کار را نکردند ، که با سیاست های نابخردانه هر دولتی سال به سال باغ های چای به مخروبه ای تبدیل شد و اکنون هم هزاران هکتار به ویلا تبدیل شده و هزاران هکتار رها شده تا طرح های هادی با زد و بند نمایندگان مجلس  و دولت های دیگر  و رانت خوارانی دیگر  و بساز بفروش ها و بنگاهداران و دهیاران و ...به ویلاهای دیگری  تبدیل شوند.

کارکردی که نه به اقتصاد کشور کمک کند و نه  کشاورز نگونبخت را به پول و پله ای برساند تا از گماشتگی میلیاردر های یک شبه نجات یابند و خود آقای خود باشند.

اینها را گفتم که بدانید نگارنده این رنج نامه خود ۳۰ سال در باغ های چای جان کنش کرده ومیداند که حضور کارشناسان چای در زمان شاهنشاهی در باغ ها و نظارت بر کیفیت تولید چه کارکرد گرانبهایی بود و چه مدیریت والایی .

نه از رانت خبری بود و نه از چای دبش، نه از تبعیض و نه از باندبازی و نه از ناراستی و نه از سوء مدیریت ، اینجا تنهاسخن از مقایسه فرآیند تولید چای در پیش از انقلاب و در ۴۴ سال کنونی است.

سخن از فرآیندی در توسعه کشت چای در گیلان است که هم ارزآوری است هم خودکفایی هست هم کمک شایان به گردشگری، هم حفظ زیست بوم هست هم بسترهای خا‌ک و هم تنفس زمین هست که اکنون در ناکارآمدی مدیران به بتن و برج و بارو تبدیل شده و هم حفظ حرمت تولید کننده که بجز گیلان در حداقل ۲۰ کشور پیرامونی مان قادر به تولید آن نیستند .

واین گوهر و کیمیای بی مانند سال هاست در دست دولت های مدعی مبارزه با فساد سیر شتابان نابودی را طی میکند و هرچند سال هم یکبار دزدی و باندی دیگراز راه میرسد و سر بریده چایکار را در تشت میگذارند و جشن پیروزی غلبه ثروت بر راستی را به پا میدارند .

حکایتی شرم آور که دم دستی ترین و ارزانترین راه را برای خودکفایی و ارز آوری در مسیر سوداگری ازدست میدهیم و باید اکنون خدا به داد سایر حوزه های اقتصادی کشور که فرایند توسعه اش بسیار چالش برانگیزتر است برسد !.

نظرات
کد امنیتی روبرو را وارد کنید
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به نوداد گیل می باشد
2015 © Nodad Gil