جمعه 10 فروردین 1403

وقتی اسطوره فوتبال کشورمان بهمراه فرزندش درآن حادثه سهمگین از دنیا رفت، همسرش در اداره کل ورزش و جوانان با عنوان کارمند قراردادی به کار گرفته شد تا در اندک زمانی رسمی بشود و دلواپسی اش به حداقل برسد.
نه اینکه در این سال های مدید خبری از استخدام نشد، هر ساله یک عده سیاسیون و آدم های دور قاب چین در انزلی جمع شدند و احساسات مردم را در قالب گرامیداشت سیروس قایقران به بازی گرفتند تا به اهداف خود برسند و بعد همچنان وعده دادند که فردا روزی ایشان را استخدام خواهندکرد.
جالب است بدانید که اساسا مشکل در مدیریت ورزش کشورمان همین یک خانم نیست، بیش از صد نفر را از سال 70 در اداره کل ورزش جوانان در قالب نیروهای قراردادی جذب کرده اند وهرساله تمدیدش می کنند و سپس یکی یکی خدمت شان به پایان می رسد و انگاری مسئولان در قبالشان هیچ وظیفه ای ندارند .
و البته دارند و می گویند چه اشکالی داره وچه فرقی داره بین قراردادی با پیمانی و رسمی؛ شما که حقوق تان را می گیرید و هر سال قراردادتان تمدید می شود وچه بهتر از این، تازگی ها یکی از دل ساختار گفته اتفاقا قراردادی ها وضع شان بهتره و حتی در برخی مواقع از رسمی ها دریافتی بیشتری دارند .
این سخنان توهم زا و عجیب در وقتی از دهان چنین بدشگون هایی تراوش می شود که در این سال های متمادی دهها نفرشان با زد و بند و حیلت های گوناگون نه اینکه استخدام شده اند هم امتیاز خبره، هم ارشد، وهم عالی و دهها مزایای پشت بند آن را در کنار اضافه کاری ها و ماموریت های فراوانش نوش جان کرده و می کنند و قراردادی ها همه همچنان محروم ازاین همه برکت نظام .
این محرومیت ها که اکنون 27 الی 28 ساله شده، نه مدیر کلی و نه وزراتخانه ای ،نه اینکه دنبال امنیت روانی این همه نیروی قراردادی نیستند، مدام اخراج وتنبیه و از این حرف های مفت و بی ارزش تا همواره دست برتر داشته باشند.
برایان تریسی گفته که درجامعه توسعه یافته تو می توانی هر روز و هفته با تولیدها و نوآوری ها و کار برتر چندین برابر دیگران پول و ثروت جمع کنی و بواقع به آنچه حق تو در شرکت ،موسسه وساختار اجتماعی است برسی .
و در حالی که در این ارگان وقتی یک نیرو دهها سال با تشویش به کار مشغول می شود، نه اینکه جامعه به توسعه یافتگی نزدیک نمی شود، هر روز و ماه و سال روندی نزولی را دنبال کرده و هر روز و ماه و سال بر موج بدگمانی شان افزوده شده و لاجرم در این وانفسا آنهایی که چنین برگ برنده ای دارند در صنعت پر سود رانت و باندبازی حضوری مقتدرانه می یابند .
آنها با این حربه مستمر به ثروت فراوان دست یافته و چون دلبستگی به مردم و کشور ندارند در اندک زمانی آن ثروت باد آورده را به فرنگ می برند و آنوقت به ریش همه می خندند که همچنان جان کنش کنید و منتظر مرهمت نداشته مسئولان برای تبدیل قراردادی به پیمانی بمانید.
بمانید در انتظار آن مدیرانی که دو و چند پاسپورته اند تازیر پاهایتان علف که هیچ ؛ کاکتوس سبز شود و از آورده این گیاه در صنایع تبدیلی استفاده کنید و بی خیال دولتمرد شوید چون که استخدام و مزایای آنچنانی دراین اداره ها تنها در راستای صنعت رانت و پدرسوختگی های معمول اش نهفته است .
و تاکنون و گویا هرگز هم قرار نیست یک مدیر و مفتشی بیاید و بررسی کند که چه فرقی است بین کارمندانی که در یک تشکیلات واحد با مرام و ماموریت های مشابه ،اما با دریافتی ها ومزایای متفاوت اشتغال داشته باشند!!؟.
حتی در این اداره برخی نیروها در 27 سال گذشته نه اینکه یک ابلاغ و ماموریت نشسته و ایستاده نداشته اند، بیش از ده سال هم از دریافت اضافه کاری و سایر مزایا محروم بوده اند.
و حقوق دو میلیونی ای که پس ازتورم ازهم گسیخته با دخل و خرج شان همخوانی نداشته و لاجرم برناتوانی های عقب نگهداشته این نیروها در سال های گذشته نیزافزوده است .

نظرات
کد امنیتی روبرو را وارد کنید
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به نوداد گیل می باشد
2015 © Nodad Gil